جغد بندری
جغد بندری

جغد بندری

شبیه به هیچ

با خبر مرگ یکی از دوستانم در قلبم مرگ را نزدیک احساس کردم . مثل جرقه بود به ذهن خواب آلوده ام . همیشه در ذهن نا آگاهم جاودانگی عجیبی بود اما حالاحقیقت مرگ را بر روحم شفاف لمس می کنم.تا به حال شاهد مرگ جوانان بسیار بوده ام اما گویی در خواب زنده گی می کردم که هیچ گاه خودم را در بستر مرگ نمی دیدم یا شاید ترس بسیاری که از مرگ داشتم مرا وادار به فکر نکردن به حقیقی ترین حقیقت زنده گیم می کرد .ترس از دست دادن تمام آن چیزهایی که از بدو تولدم تا به حال بدست آورده ام یا خود به خود حاصل شده مثل : نفسم ، مادرم ، برادرم و ... گلویم را به سختی می فشرد . هر وقت کسی می مرد حتی اگر از نزدیکانم بود ،در مراسمش شرکت نمی کردم و با خودم می گفتم: چه بیهوده است مراسمی اینچنینی و نباید اینقدر هزینه برای یک مرده پرداخت شود .که این خود به نوعی فرار از مرگ بود. اما حالا که درست می اندیشم به وضوح می دانم که حقیقت مرگ چیزی نیست که با فکر نکردن و گریختن از او بتوانی از دستش رهایی یابی ، برعکس هر چه بیشتر از او گریزان شوی نزدیکترت می شود و به حق و درست است که : انسان زاده می شود تا بمیرد. حالا که این واقعیت را پذیرفته ام و این حقیقت شیرین را با جان حس کرده ام زنده گیم شیرینی زلالی پیدا کرده و راحتر با دوستانم برخورد می کنم ، کمتر عصبانی می شوم و فکر از دست دادن تمام چیزهایی که دارم را می کنم .

تسلیم در برابر مرگ شیرین ترین تجربه ی تمام زنده گیم بود .



مرگ پایان یک آغاز و آغاز پایانی دیگر است .( بودا)


نظرات 8 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:17 ب.ظ

این حس هم که تسلیمش شدی گذرا است

روح اله بلوچی جمعه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:10 ق.ظ http://www.parparook.blogsky.com

خدا رحمتش کند

کلنگ (کسی‌ منو دوست‌ نداره ) جمعه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:25 ب.ظ

سلام
رو حش‌ شاد
خدا‌ همه‌ ما رو بیامرزه

وحدانی جمعه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 07:38 ب.ظ http://goranaz.blogsky.com

سلام
خدا رحمتش کنه و نور به خانه ابدیش بباره


حضور عاشقانه

روزای خوبی داشته باشید

من جمعه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 08:09 ب.ظ

ها؟

بدیس یکشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:40 ب.ظ http://aask.blogsky.com/

((کل نفس ذائقه الموت))به قول معروف شتریه که در خونه همه می خابه .بستگی به فرد داره که تاچه اندازه خودشو براش آماده کرده

عابد دوشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:46 ق.ظ http://negaheman.blogsky.com/

سلام
ما مرگ را میمیرانیم ، نه مرگ ما را .
ما کاسه مرگ را می نوشیم و سر می کشیم .
ما مرگ را می چشیم نا مرگ ما را .
کل نفس ذائقة الموت .
مرگ اگر مرد است گو نزد من آی تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ
من ز او جانی ستانم پربها او زمن دلقی ستاند رنگ رنگ
بدرود .

بنگری دوشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:10 ب.ظ

سلام
یک روز میام که یک روزی بریم .... آغاز و پایان ...و باز همان سلسله ادامه داره ...
خدا رحمتش کنه .

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد