جغد بندری
جغد بندری

جغد بندری

بودن یا نبودن!

دومین مجلس‌خوانی بودن یا نبودن با معرفی نفرات برتر و نیز تقدیر از دوستان یاری کننده به کار خود پایان داد. این جشنواره با همه‌ی کاستی‌هایش گام بلند انجمن نمایش در طول این چند سال اخیر بود. فیستیوالی که با مدیریت و اجرای خود هنرمندان تئاتر بر پا شد و هیچ دستگاه و نهاد دخالتی و نظارتی این جشنواره را مورد عنایت و ارشاد خود خود قرار نداد. گرچه شهرداری با نصب دو بنر در سطح شهر جشنواره را همراهی کرد و دانشگاه هرمزگان با در اختیار گذاشتن انباری*(پلاتو) فرصت تنفسی را برای تئاتر نیمه جان بندرعباس فراهم آورد، و دفتر امام جمعه با اهدای چند جلد قرآن که به نفرات برتر تقدیم شد، هنر نمایش را به رسمیت شناخت، دیگر این خود بچه‌های* انجمن بودند که با پول قلک‌هاشان این جشنواره آبرومند را برگزار کردند. درست که به علت دست تنگی‌های موجود و بضاعت کمی که برای تئاتر استان باقی مانده سطح کیفی جشنواره آن چنان نبود اما قدمی موثر و به‌جا برای نسل نوخواسته تئاتر که فرصتی برای اجرا ‌‌نمی‌یافتن بود و یک شعار اساسی برای ماندن بی‌واسطه!!!

این جشنواره شاید سرود بودن بچه‌های نمایش بود که به بهانه‌ی مجلس‌خوانی بودن یا نبودن شکل منطقی و موثرتری به خود گرفت و زیبایی سرود بودن با برگزاری جشنواره‌ی تئاتری عمق بیشتری پیدا کرد.

دومین مجلس‌خوانی بودن یا نبودن یک درس همیشگی برای هنرمندان این استان ‌بی‌کس* بود. میتوان بود همان گونه که می‌خواهی

لازم به ذکر است که در پایان جشنواره هیئت امنای انجمن نمایش بندرعباس نیز استعفای خود را اعلام کردند.

* پی نوشت: این انبار توسط خود بچه های انجمن آماده اجرا شد.

* : منظور از بچه ها همان مجید سرنی زاده رییس انجمن نمایش بندرعباس و حامد رضوانی عضو هیئت امنای انجمن می‌باشد.

* : منظور از بی‌کس این است که هیچ مسئولی دغدغه‌ی استان را ندارد. (جدی نگیرید)

اینم چند عکس از فستیوال

نمایش به همین سادگی (رضا غریب زاده)

نمایش تراب (ایوب رحیمی)

نمایش خدا،زمین،انسان(آزاده کدخدایی)

نمایش از کجا آمده ام...(سمانه آبدانی)

نمایش سر خط نقطه (شاهرخ موسوی)

سیما پور سالاری در نمایشی از مهدی عطایی دریایی (بخش جنبی)

محمد علی قویدل در نمایش مهدی عطایی دریایی(بخش جنبی)

اهدای جوایز به نفرات برتر

یک عکس یادگاری از شرکت کنندگان بودن یا نبودن


در همین باره سیاورشن

نظرات 22 + ارسال نظر
بهانه ای برای ماندن شنبه 13 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 08:45 ق.ظ

کردان بودن یا نبودن
در حالی که دومین مجلس مونولوگ خوانی بودن یا نبودن(تک گویی معروف مرحوم هملت)در پلاتو دانشگاه هرمزگان در حال برگزاری است(اطلاعات تکمیلی را از وب جغد بندری دریافت کنید).جناب کردان وزیر کشور در تردید عجیبی برای رفتن و ماندن قرار گرفته است.حتما با خبر هستید که ایشان مدرک دکترایش جعلی از آب در آمد.بودن یا نبودن مسئله این است.
فتوا به حلال بودن دروغ
رسما مدرک دکترا و به صورت غیررسمی مدرک لیسانس و فوق لیسانس وزیر کشور جعلی اعلام شده! کردان هر چه دست و پا بزند و توجیه بازی درآورد، باز یک "رسوا" بیشتر نیست ولی درد این جاست که رییس اش، احمدی نژاد، گفته بود که خدمتگزاری به کاغذپاره نیست. همان موقع احمدی نژاد تلویحا جعلی بودن دکترای وزیرش را تایید کرده بود و این که "خب کی چی؟ جعلیه که جعلیه! من که قبولش دارم". حالا حق این است که خود احمدی نژاد عذرخواهی کند نه بابت جعلی بودن مدرک کردان، بلکه بابت به هیچ انگاشتن یک دروغ در جایگاه رییسِ جمهور؛ اگر چنین نکند به حلال بودن دروغ فتوا داده و جهنم را بر "ایران" مباح ساخته و کیست که نداند دروغ سرمنشا معصیت هاست؟! /ا

هان شنبه 13 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 10:11 ق.ظ http://haan.blogfa.com/

استعفا انجمن نمایش

چوک سورو شنبه 13 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 10:34 ق.ظ http://suru.blogsky.com

با درود برتو همشهری عزیز که ما را در جریان این رویداد هنری گذاشتی .

استقلا و مستقل حرکت کردن گر چه در این شرایط سخت است ولی برای زنده نگه دشتن این هنر لازم است در غیر این صورت هنرمندان بصورت مداحانی در می ایند که باید در مدح این شیخ یا ان خلیفه بسرایند . و نهایتا به ملیجک های بارگاه خلیفه تبدیل خواهند شد .

به امید گامهای بعدی ، محکمتر و پربارتر !

دایی احمد شنبه 13 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 10:39 ق.ظ

خسته نباشیدعکسهای قفشنگی بودکاش منوخبرمیدادی میومدم

بالاک شنبه 13 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 02:07 ب.ظ

سرنی زاده به استراحت نیاز داره فکر کنم با من هم عقیده باشی که داره عمرش تلف میکنه چند سال میگذره و میبینه تو هیچ چیز پیشرفت نمیکنه و 2 قرون پول هم تو دستش نیست.من قبل از برگزاری هم بهش گفتم بزن جاده خاکی موندن و اینطوری کار کردن یعنی از دو طرف ضربه خوردن جالب که مخالفین تصور داشتند که سرنی زاده با امیرزاده ضدو بند داره و دارو دسته امیرزاده هم از این میترسیدند که مبادا مجید تاج وتختشان را دوباره بلرزاند.ولی مجید عین دون کیشوت رفت جلو .به هر حال تمام شد و دستش درد نکنه.ولی همین کسانی که استعفا میدهند به همراه مجید چند روز دیگر دوباره تمام امور را به دست میگیرند.ولی مهم نیست مجید باید به فکر یه کار خوب و اینده باشه ./.......تاتر

نهنگ شنبه 13 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 04:05 ب.ظ

لاتیدان شنبه 13 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 05:36 ب.ظ

سلام

سعید شنبه 13 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 07:30 ب.ظ

اسد مذنبی امروز شنبه در تلویزیون صدای آمریکا
http://www.voanews.com/persian/_-48-hours.cfm

هان شنبه 13 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 09:53 ب.ظ http://haan.blogfa.com/

تودیع ومعارفه

احسان رضائی یکشنبه 14 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 10:56 ق.ظ

برای چوک سوروی عزیز

متاسفانه عده ای از دوستان وبلاگ دار به اصطلاح به روز بندر عباس کامنتی که بنده در حمایت از آقای فتوحی گذاشتم بودم را تائید نکردند وحرفشان این بود که ماسیاسی نیستم در صورتی که دوستان فرق بین یک مساله سیاسی وانسانی اجتماعی را نمی دانند. تا این شرایط بر دید گاه ما بندرعباسی ها حاکم است موفق نخواهیم بود ما فقط بلدیم مشکلات مان را به گردن دیگرن بندازیم وشعار زشت سرحدی سهار بدهیم این بی حالی ما بندریها من را عصبانی می کند.

هان یکشنبه 14 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 12:18 ب.ظ

احسان عزیز من وبلاگ خودم را بستم چونکه دوستان هنرمند خوابند و حتی وب مرا که در انتقاد از عملکردهای دولت نهم و اداره فرهنگ ارشاد فعالیت میکرد را لینک نمیکردند.وحتی کامنتهای مرا هم تایید نمیکردند باشد تا خواب و اب ما را ببرد.

نهنگ یکشنبه 14 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 01:43 ب.ظ

خیلی خوشحالم.مجلس خوانی پایان بسیار جالبی داشت

سعید یکشنبه 14 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 04:29 ب.ظ

جناب آقای رضایی
خوشبختانه موضوع داشجوی هرمزگانی آقای فتوحی توسط اسد مذنبی دیروز شنبه در صدای آمریکا مطرح شد و این نشان می دهد که کار شما درست بوده و بازتاب داشته حالا اگر چند وبلاگ بندی از ترس آنرا تایید نمی کنند خیالی نیست
همولایتی شما از خارج

سیاورشن یکشنبه 14 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 08:02 ب.ظ http://siavarshan.blogsky.com/

سلام ...
۱)نفرات برتر کی ها بودن؟
۲) فکر می‌کنم جناب رضایی و هان هر دو با برخی آداب کامنت گذاشتن بیگانه‌اند. آقای رضایی همان طور که احیانا ما فرق بین یک مساله انسانی و مساله سیاسی را نمی‌دانیم شما هم فرق بین تالار گفتگو با قسمت نظرات یک وبلاگ را نمی‌دانید. قسمت نظرات وبلاگ را برای نظر دادن مخاطب در باره همان پست قرار داده‌اند نه اینکه هر چه می خواهد دل تنگت... برای این کار بهتر بود یک وبلاگ می‌ساختی و در آن هر چه دوست داشتی می‌نوشتی و از هر کسی که می خواستی اعلام حمایت می‌کردی. تاثیرش هم بیشتر بود. رک بگویم در فضای وبلاگی به این کامنت‌هایی که برای چندین وبلاگ و بدون توجه به محتوای وبلاگ‌ها کپی می‌شود نگاه خوبی وجود ندارد.
۳) جناب هان! کامنت های شما هم لینک و تیتر مطالب تازه وبلاگتان بود که دلیلی بر تایید آنها وجود ندارد. برای آگاهی دادن از به روز شدن راه های متعارف در فضای وبلاگی ایجاد خبرنامه، ارسال ایمیل، و پینگ کردن است... شما مختارید هر گاه خواستید بنویسید و هر گاه ... اما با همه گیر شدن وبلاگ، داشتن وبلاگ مثل داشتن ایمیل برای هر شخص روز به روز مهم‌تر جلوه می کند. اینکه شما بگویید مرا لینک نکردند، خواب بودند و من هم وبلاگم را بستم مثل این است که بگویی: کسی مرا تحویل نمی گیرد من هم شناسنامه‌ام را پاره می‌کنم.
۴) از صاحب وبلاگ عذر می‌خواهم بابت این نوشته در اینجا.

احسان رضائی یکشنبه 14 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 09:39 ب.ظ

با تشکر از مجید عزیز
برای در اختیار نهادن این موقعیت برای گفتگو؛ که اسا سا همین گفتگو
یکی از کار هایست که ما ایرانی ها نه آنرا بلدیم ونه شجاعتش را داریم۱- جناب سیاورشن همشهری عزیز چرا عصبانی هستسی
من که نگفتم واسم نبردم که وبلاگ سیاورشن یا هر وبلاگ دیگری کامنتهای من رو تائید نکرده ۲- من توقع داشتم دوستانی که در برخوردهای رودررو واز نزدیک آنها را می بینیم و مدام ادعای منتقد بودن وفعال اجتماعی بودن ونارضایتی های همه گونه کردنو روشنفکری و از این مسائل می کنند با خبر باشند و واکنشی نشان دهند. به قول شاعر( یک نفر در آب دارد می سپارد جان )
۳-کی گفته وبلاگ یه جای کاملا شخصیه
امر کاملا شخصی به عنوان مثال اینه که من توی خونه خودم مشروب بخورم به کسی هم ارتباط نداره وقانونی من رو منع نمی کنه ولی اگه همین مشروبو توی خیابون بخورم قانون به من گیر می ده
اگه وبلاگ شخصیه پس چرا منتشر می شه
اکه تالار گفتگو نیست پس چرا شما اومدی توی وبلاگ جغد بندری نظر دادی؟
۴-پس محلی است برای گفتگو وگفتگو چیزی است که ما به آن نیاز داریم.
۵- بعدش من کامنتو با نام حقیقی وشناسنامه ای خودم نوشتم به فرض اگه قرار ه به کسی گیر بدن به من گیر می دن که از فلانی حمایت کردم نه از وبلاگ x یا y اگه وبلاگ شخصی بود قانونی به این سفت وسختی براش وضع نمی کردن
6- پس دوست وهمشهری من نقل این حرفا نیست نقل نقل شعار دادنه voa چیز ترسناکی نیست تمامی افرادی که توی جمهوری اسلامی داری حتی پست ومقامی هستند توی این شبکه صحبت کردند ونظر خودشونو گفتن . مثل صادق زیبلا کلام- شمس الواعضین- خیلی از رهبران تشکل های دانشجویی - شیرین عبادی -و....
7- جالب اینجاست خود شبکه voa مدام می گه که نظرات کسانی که توی این شبکه صحبت می کنند شخصیه ونظر شبکه
نیست
8- من هر جا که احساس کردم هموطن و به خصوص هم استانی من به حمایت احتیاج دارد این کار را کرده ام نمونه اش در جشن تاتر استان که از اسا سا از هنر وهنر مندان استان حمایت کردم حالا بگذریم که بعدش دوستان که ما از آنان حمایت کردیم فکر می کردند من ستون پنجم هستم وحتی آن وبلا گ کذایی که آبرو ریزی می کند هم کا ر من باشد.
9- حتما توصیه شما را جدی می گیرم وو بلاگ را تاسیس خواهم کرد
10-سیا ورشن تو دوست بسیار خوب من هستی ومن با تو خاطره دارم یاد اون جمله می افتم که مربی تیم آزادی گفت محله ای بازی می کنی حریف می طلبی و من را از تیم خط زد.

امشنوته که فوتبالیست خوبی بودی جناب رضایی(محله ای بازی می‌کنی حریف می‌طلبی و من را از تیم خط زد) خیلی خنده‌این نه!!!
در مورد مکان برای گفتگو هم به خدمتتو بگم ای مه نم که موقعیت بی شما فراهم نکردم، بلکه سایت بلاگ‌اسکای ای امکان بی شما فراهم ایکردن. ولی خاب مه با خوش قلبی اوالم که ای کامنتو در فضای وبلاگم به حیات خودشو ادامه هادن، گفتگو خوبن خاشن ولی تا موقعی که گفتگون احسان عزیز.
متشکر

للوک دوشنبه 15 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 06:31 ق.ظ http://lalok.blogfa.com

سلام

بالاک دوشنبه 15 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 08:03 ق.ظ

احسان جان تلاشت ستودنی است.من پیشنهاد میکنم یه جلسه دوستانه بگذاریم و یک نامه خیلی مسالمت امیز هم نوشته بشه به مسولین و دوستان هنرمند و روزنامه نگار و دانشجو پای این نامه را امضا کنند ومحترمانه درخواست کنیم که بگذارند امیر به تحصیلش ادامه بدهد.این اولین قدمی است که ما میتوانیم برداریم.باید گفتگو کرد.هیچ اجباری هم نیست برای امضا کردن.من مطمنم که اگر برای دوستان خوب توضیح داد شود 100 امضا جمع شود.تو اول با خود امیر صحبت کن ببین نظرش چیه؟شاید خودش قدمهایی برداشته.از طریق همین مکان و دیگر وبلاگ ها برای جلسه و قرائت نامه و جمع اوری امضا ما را باخبر کن.البته با اجازه صاحب وبلاگ

خواهش می کنم...

احسان رضائی دوشنبه 15 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 04:19 ب.ظ

برای ماهی بالی عزیز در جواب کامنتی که گفته بودی (بی چه دست پا خو گم اتکردن استعفا شو دا )عرض کنم{چون همین کامنتو ماهی بالی تایید نکرده است} اطلاع رسانی صحیح و با خبر شدن از نیاز انسانهاست وقتی من یک خبری رو به صورت کامل دریافت نمی کنم دوست دارم بفهمم چه اتفاقی افتاده حالا شما که دست اندر کار نمایش استانی خبر های موثق و روشن رو به دیگران منتقل نمی کنی ملت مجبور می شن برن سراق اون وبلاگ کذایی که اسم نمیارم واز اون اطلاعات بگیرن این مساله خیلی ساده است که هر تبلیغی ضد تبلیغ می خواد و هر تکی پاتک
مثلا در باره استعفای دسته جمعی بچه های نمایش می تونستی بنویسی

۱-اعضا چند نفر بودن
۲- اسم اعضا رو بنویسی
۳-چرا استعفا دادن
۴- آیا استعفای آنها ارتباطی با مساله جشن کذایی تاتر دارد
۵-چقدر وضعیت فعلی تاتر هرمزگان دراین استعفا دخیل بوده
۶-جایگزین آنها چه کسانی خواهند بود وچه گونه انتخاب می شوند
۷-اطلاع رسانی صحیح جزئی از دموکراسی است و باعث می شود حقی از کسی ضایع نشود منظورم از حق زیر سوال نرفتن شخصیت تئاتریهای عزیز و سخت کوش استان است با روشن کردن افکار عمومی
چیزی که ما از آن غافلیم.
با تشکر از مجید عزیز برای در اختیار نهادن این فرصت.

جناب رضایی گل، سلام علیکم


چون با جواب دادن سوال دوم سوال اول هم جواب داده ابوت
جواب ۲ : مجید سرنی زاده- حامد رضوانی- یاسین بهرامی-بنفشه بهارلویی-رضا رمضان پور- اسماعیل پاکدامن
جواب ۳: هیئت امنا خودخواسته استعفا شودا :
+چون دو سال شو تموم بوده
+ با این کار فضای یک هیئت امنای جدید با راهکاروی جدید فراهم شوکه
+:......................................................
ای گپ مجید سرنی‌زاده‌ن.
جواب ۴ : احتمالا شاید صد در صد اتونت نبشت یا که هم بشت و از ای
حرفو تا بگینیم خالو
جواب۵: به جواب ۳ نگاه بکن
جواب ۶ :نا معلوم. ولی احتمال انتصابی بودنش صد در صدی شاید نبشت!!!
جواب ۷ : البته شما لطف تو هه. ولی به نظر شما با اطلاع رسانی در وبلاگ جغد بندری و ماهی بالی و هان و... تئاتری از زیر سوال در اتان؟!

بهشب(بالاک) سه‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 08:18 ق.ظ

واقعیت اینطور که من خبر دارم این است که در حال حاضر و به صورت کاملن خو رای اعضایی که معلوم نیست چه کسانی هستند اقای حبیب زاده را بعنوان همه کاره تاتر هرمزگان مشخص کرده اند.که من در اغاز بنا به دلایلی مخالفت خودم را به اقای حبیب زاده به صورت محترمانه عنوان میکنم.

1.متاسفانه فاصله زیادی بین دیدگاه این هنرمند قدیمی با هنرمندان جدید وجود دارد به طوری که ایشان با صراحت در یکی از مطبوعات محلی و در سخت ترین شرایط انجمن نمایش عنوان کردن که بندرعباس تاتر ندارد.

2.نحوه انتخاب ایشان یک بی احترامی کامل است به نظر هنرمندان تاتر در استان.اگر قرار است ایشان مسئولیتی در اداره ارشاد به صورت مستقیم یا غیر مستقیم داشته باشد که موردی نیست اما اقای حبیب زاده قرار است مسئولیت تاتر را بر عهده بگیرد سوال این است که حق انتخاب چه می شود؟(رای گیری)

3.اقای حبیب زاده بعلت کهولت سن از بیماری کمر درد رنج میبرند که البته امیدوارم که هر چه زودتر بهبود یابند ولی به نظر من ایشان اون تحرک لازم را برای اداره تاتر ندارد کما اینکه وقتی برای برنامه ای از ایشان دعوت میشود به کمک نفر دومی بروی صحنه حاضر میشود.

4.متاسفانه بر هر دلیلی در این چند سال اخیر اقای حبیب زاده از هیچکدام از نمایش های که به روی صحنه رفته اند دیدن نکرده اند و در ان مصاحبه عنوان کردند که در بندرعباس تاتر نداریم چطور ممکن من برای خرید نان از خانه خارج نشوم و به مادرم بگویم نانوایی ها همه تعطیل است.

5.اقای حبیب زاده باید قبل از قبولی این پست با هنرمندان گفتگو میکرد و از یکسری اتفاقات با خبر میشد. متاسفانه بعضی از هنرمندان ما حواسشون به دیگران نیست مثل انجمن عکس که چند روز بعداز اعتراض انجمن نمایش و پلمپ انجمن تاتر به راحتی ان مکان را تخلیه کردند و وسایل خود را با ان مکان که متعلق بود به انجمن تاتر استان انتقال دالدند.این اتفاق برای من بسیار تلخ بود احساس بدی به من دست داد به جایی که هنرمندان دیگر با هوشمندی باید مراقب باشند که حقی از دوستانشان در انجمن های دیگر ضایع نشود چه اتفاقات تلخ و بسار کثیفی می افتد.

6.اقای حبیب زاده باید مراقب باشد که از ایشان بعنوان عاملی جهت حذف و سرکوب هنرمندان منتقد و مخالف با مدیریت استفاده نکنند.

7.هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم.(همینجوری)

ماهی بالی سه‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 08:38 ق.ظ

برای احسان رضائی عزیز یا دوستی که به نام او کامنت گذاشته می خوام بگم جواب سوال هایی که کرده بودی می تونی در بولتنی که آخر مراسم - بعد از اختتامیه جشنواره مونولوگ مجید سرنی زاده بین جمعیت پخش کرد را بگیری در لابه لای آن همه جواب سوالهایت را دریافت خواهی کرد اگه نتونستی گیر بیاری بیا اداره از خودم بگیر خط به خط اون از ابتدا تا انتها پر از علت استعفای انجمن که حتی در آخر آن هم نوشتن:
در پایان ضمن سپاس از مساعت های تمامی هنرمندان نمایش - اعضاء انجمن - برخی مدیران دولتی که در طول این مدت یاریگرمان بودند - و با بزرگداشت حرکت هنرمندان تئاتر استان در روز ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۷ در حمایت از هنر تئاتر- بدینوسیله اعضاء هیئت امنای انجمن نمایش بندرعباس با احترام به همه اعضاء محترم این انجمن استعفای خود را از این امسئولیت اعلم می نماید- امید است گام های تنهای هنرمندان تئاتر بندرعباس در آینده رقصی پرشور و قدسی را رقم بزند. یاسین بهرامی- حامد رضوانی - بنفشه بهارلوئی - رضا رمضانپور - اسماعیل پاکدامن - مجید سرنی زاده!!!!!!!!

ُُُُُفرشته مرگ سه‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 08:56 ق.ظ

نباید به همه چیز پشت کرد ُچون در مخالفت باماست .باید ایستاد و مبارزه کرد همونتور که بچه های انجمن نمایش بندر عباس کردن اونا با هیچ کس مشکلی نداشتن چون دنبال مشکل نمی گشتن اونا فقط دنبال انجام دادن کار بودن نه چیچکای مرده بپ گپو
دنبال ای نبشیم که که قرارن نون بخرن دنبال ای بشیم که نون خریده بشه اگه شونخری مابرم بخریم تا که شو خونه با گرسنگی به خواب نره که یکی از راه های که انسان را به خود فروشی می کشد فقر و گرسنگی است
پس تو این فضای که نانواهی ها تعطیل وشاید هم شیفتی کار می کنند نان های خود رافریز کنیم تا کفک نزند شاید وضع ارد هنر درست شد.

احسان رضائی سه‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 11:39 ق.ظ

با تشکر از مجید و محمد سایبانی
این شد یه چیزی. ومجید جان در پاسخ به سوالی که گفته بودی( با نوشتن در وبلاگ ها ......مساله روشن می شود ) باید عرض کنم حتما روشن می شود ما نباید فقط خودمون رو ببینیم تئاتر هرمزگان دارای یک تارخیچه ای است وبه همین نسبت دوستدارن وپیگیران اموری دارد که اگر اطلاعات روشن دریافت نکند ذهنیت تاریکی از تئاتر وتئاتری پیدا می کنند .وحتما نتیجه این روشنگری را در آینده خواهی دید.
ولی چیزی که من را آزار می دهد اعتماد به نفس از دست رفته بچه های تئاتر است و چرا از خودشان و کا رهای صادقانه شان دفاع نمی کنند و فرصت را در اختبار یاوه گویان قرار می دهند.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد