جغد بندری
جغد بندری

جغد بندری

نقدی بر مقاله جناب دکتر قانعی فرد(حمید مرعشی)

در بسیاری از متون دانشگاهی زبانشناسی و به خصوص جامعه شناسی زبان (نام تعداد بسیار معدودی از آنها در پایان این مقاله موجود است) لهجه (accent) دربرگیرنده کلیه ویژگی‌های تلفظی و آوایی کلام تعریف شده است. به عبارت دیگر، نحوه تلفظ کلام هم در سطح فردی و هم جمعی، لهجه بوده و مسلماً با افزایش افراد، افزایش دگرگونی‌های تلفظی را نیز شاهد خواهیم بود. شاید ذکر چند نمونه در این زمینه مفید واقع شود. خوانندگان کرمانی احتمالاً واقفند که «ق» را به گونه یی خاص خود تلفظ می‌کنند. کافی است یک تهرانی از هم میهن کرمانی خود بخواهد که واژه «دقت» را بگوید تا متوجه شود که باید تمرین کرده تا بتواند مانند دوست کرمانی خود «دقت» را تلفظ کند. همچنین خوانندگان حتماً با فردی روبه رو شده اند که نحوه تلفظ وی سریعاً اصفهانی بودن ایشان را آشکار ساخته است. مثال دیگر دوستان یزدی هستند که با قرار دادن تکیه اولیه (primary stress) لغات بر سیلاب اول آنها، تلفظی خاص خود دارند. از یک شهروند یزدی بخواهید که با لهجه خود بگوید؛ «من اصلاً منظورم این که شما میگی نبود.» کافی است از یک دوست اراکی خود تقاضا کنید فقط و فقط واژه بسیار کوتاه «نه» (به معنای مخالفت) را بگوید تا متوجه ویژگی خاص لهجه وی شوید.
خوانندگان محترم دقت کنید که چند مثال معدود فوق (که مشتی است کوچک از خرواری بس انبوه) فقط و فقط در حیطه آوایی است. حال آنکه اگر مثلاً به اصفهان سری بزنید متوجه خواهید شد که ماجرا محدود به تلفظ و لهجه نیست. به عنوان نمونه، آنها در بین خود از اصطلاح «تاب خوردن» برای گشت و گذار استفاده می‌کنند؛ «غروب که هوا خنک شد بریم تو شهر یه تابی بخوریم.» خیلی از آنان به باجناق «همریش» می‌گویند. در برخی نقاط دیگر کشور به جای «مال من» می‌گویند «برای من». در سفر به شیراز درمی‌یابید که «عرق» به انواع نوشیدنی‌های گیاهی فاقد الکل از قبیل عرق بیدمشک و غیره گفته می‌شود حال آنکه در بسیاری جاهای دیگر اینگونه نیست. در برخی نواحی ایران رایج است به جای «اشکال نداره» بگویند «طوری نیست». اینگونه تفاوت‌ها از محدوده تلفظ فراتر رفته و پدیدآورنده گویش (dialect) یا مجموعه خاصی از بیان آوایی، لغوی، صرف و نحوی، معنایی و حتی کارکردی یک زبان است.
در واقع لهجه، زیرمجموعه یی از گویش است به این معنا که هر گویش لهجه خاص خود را داراست. اما برای شناخت و توصیف یک گویش، بررسی لهجه فقط بخشی از ماجراست. گویش‌ها نه تنها در لهجه بلکه در برخی لغات و اصطلاحات نیز تفاوت دارند. همچنین گویش‌ها دارای تفاوت‌های صرف و نحوی نیز هستند که البته معمولاً میزان تفاوت‌های صرف و نحوی کمتر از دو مورد قبلی است زیرا اساساً صرف و نحو شالوده سازنده زبان است. گویش‌ها نهایتاً زیرمجموعه یک زبان هستند. به عنوان مثال هر چقدر گویش فارسی مشهدی با گویش فارسی نایینی متفاوت باشد، نهایتاً اگر قرار باشد یک مشهدی با گویش خاص خود با یک نایینی محاوره کند، مخاطب نایینی وی متوجه کلیت مطلب وی می‌شود ولو آنکه برخی موارد را متوجه نشده و از وی تقاضای تکرار مجدد یا بیان به گونه یی دیگر را کند. در کل این دو فرد دو گویش متفاوت از یک زبان واحد (فارسی) را با هم صحبت می‌کنند. حال آنکه چنین فهم مشترکی بین یک عرب زبان و فارسی زبان به رغم تشابهات لغوی این دو زبان برقرار نیست. دلیل ساده است؛ عربی و فارسی دو زبان متفاوتند نه دو گویش از یک زبان...

ادامه مطلب

منبع

نوشته‌ی حمید مرعشی

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد