جغد بندری
جغد بندری

جغد بندری

در عقل سرخ...

عقل سرخ که در واقع مراسمی برای اسطوره ی هنر هرمزگان(ابراهیم منصفی) بود در هوای گرم برگزار شد. روز پنج شنبه ساعت 21تقریبا جلسه رسمیت پیدا کرد. بدون هیچ یک از مسئولین فرهنگی و ارشادی... گویا برق سالن فرهنگ فرهنگسرای طوبا دچار مشکل شده بود . برق هم اسم رامی رنگش رفته بود و نمی کشید طفلک!!!
نظرات 6 + ارسال نظر
گن جیش کک شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:20 ب.ظ

بهتر کار رو کردن که نیومدن
ابرام هم حوصله این آدم رو نداره مطمن باش

[ بدون نام ] یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:51 ق.ظ http://avishanekoohi.blogsky.com

اجرای ساکسیفون و پیانو
نگاه مهربان و نافذ رامی
حضور سبز هنرمندان جوان
که هر کدام گنجینه ای هستند برای خاک پاک هرمزگان
همان بهتر که اینگونه مراسم
به خاکستر حضور مسئولین بی ربط ننشست

با عکس به روزم دوست داشتین به اسم فتوبلاگ بنیامین جوادی لینک کنین

[ بدون نام ] یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:20 ق.ظ

گزارشی تکاندهنده از شکنجه دستگیرشدگان

روزنامه گاردین :
گاردین در شماره 11تیرماه خود در رابطه با جوانى که در جریان قیام مردم تهران دستگیر شده و پس از شکنجههاى وحشیانه پس از دو هفته آزاده شده مىنویسد:
این جوان 18ساله پس از آن که آزاد مىشود با بدنى خونین به خانه نزد پدرش مراجعه مىکند ولى پدرش که طرفدار احمدىنژاد است به او مىگوید تو منافق هستى و نمىتوانى به خانه بیایى و او اجبارا نزد یکى از دوستانش مىرود.

دوست او مىگوید: وقتى او را دیدم از وضعیت وخیم جسمىاش فهمیدم که به تازگى آزاد شده. کتف و بازویش پارگى داشت. صورتش هم علاوه بر کوفتگى زخم عمیق داشت. استخوان‌هایش نشکسته بود ولى تمام بدنش ضرب دیده بود. مى‌خواستم از او عکس بگیرم که نگذاشت. او را پیش دکتر بردم.

دکتر گفت تنها چهارتا از دندان‌هایش سالم مانده، بقیه‌اش شکسته. حرفهایش را نمى‌شد فهمید. دکتر پس از معاینه او گفت برایش چیزى باقى نگذاشتهاند این جوان دیگر نمىتواند به زندگى برگردد و بعد توضیح داد که به دلیل دفعات مستمر تجاوز به او دچار پارگى رکتوم شده و در معرض خونریزى روده‌ى بزرگ است.

دکتر تمام روز را صرف معاینه او کرد و از دیدن وضعیت بدنى او حالت شوکه پیدا کرده بود و نهایتا با اصرار دکتر او را به بیمارستان بردیم. در بیمارستان به اسم دیگرى پذیرفتندش.

دفترچه‌ى بیمه‌ى کس دیگرى را نشان دادیم. پرستارها گریه مى‌کردند، و مرتب مى‌پرسیدند کدام حیوانى او را به این روز انداخته. همراهان سایر مریض‌ها جمع شده بودند ببینند چه بلایى سرش آمده.

در تظاهرات روز دوشنبه دو هفته قبل در شیراز او را دستگیر کرده بودند. در آن تظاهرات جمعى از جوانان درشت‌اندام سپر انسانى دور تظاهرات‌کنندگان تشکیل داده بودند. او هم یکى از آنها بوده.
مى‌گفت توانسته بود چندمأمور یگان‌هاى ویژه را که به مردم هجوم مىبردند، تنبیه کند. ولى درجایى به او حمله مىکنند و روى سرش مىریزند و دستگیرش مىکنند.
خود این جوان مىگوید: «بعد از دستگیرى تا شب داخل ماشین مرا حبس کرده بودند. بعد به سلول انفرادى منتقلم کردند. دو روز در سلول انفرادى بودم. مرتباً بازجویى‌ام مى‌کردند، و به قول خودشان جوجه کبابم مىکردند در این روش از شکنجه دست و پارا به هم مى‌بندند و از سقف آویزان مى‌کنند، بعد مى‌چرخانند و با کابل مى‌زنند. مستمر مىگفتند اگر همکارى نکنى جوجه‌کباب‌ات مى‌کنیم.

«روزى یک وعده غذا مى‌دادند و وقتى آب براى رفع تشنگى مىخواستیم آب گرم مىدادند. سیلى مکرر جزو مجازاتها بود. در بازجویى‌ها مرتباً مى‌پرسیدند که آیا از خارج دستور گرفته‌ام؟ بعد مرا پیش قاضى بردند که قرار بود حکم نهایى را صادر کند. مرا به دو میلیون و پانصد هزار تومان جریمه محکوم کرد و دوسال زندان تعلیقى و تعزیرى. گویا تمامش ظاهرسازى بود. فکر کردم از بازداشتگاه مى‌برندم زندان. ولى مرا به جایى فرستادند که اسمش را گذاشته‌اند «اتاق گردن‌کلفت‌ها». چند جوان دیگر هم به سن و سال من آن‌جا بودند. از یکى از مأمورها پرسیدم که چرا مرا به زندان نفرستاده‌اند. گفت هنوز چند روزى باید مهمانمان باشى.

«در حین بازجویى از من خواستند که تعهد بدهم و اعتراف کنم. نکردم. گفتند «از دوستان‌ات بپرس که با کسانى که همکارى نمى‌کنند چه کار مى‌کنیم». ‌ بقیه را هم دوشنبه بیستو پنجم خردادگرفته بودند.
نگران بودم که نکند مردم از خیابان‌ها رفته باشند و تظاهرات ساکت شده باشد. با هم‌سلولى‌هایم مشورت کردم چه کار کنم. هیچ‌کس نظرى نداشت. وسوسه شدم اعتراف کنم ولى نکردم.
از روز سوم دوباره شروع کردند به کتک زدن. روز بعد، ‌ دوباره بازجویى کردند و ریختند روى سرم. اصرار داشتند که از خارج دستور مى‌گرفته‌ام. روز پنجم یا ششم دستگیرى وقتى اعتراف نکردم سه چهار مأمور درشت‌هیکل که قبلاً ندیده بودیم وارد شدند.

گفتند «ما با گردن‌کلفت‌ها جور دیگرى رفتار مى‌کنیم». بعد با حمله به من لباس‌هایم را پاره کردند و به من تجاوز کردند. آن‌هم در مقابل سایر بازداشت‌شدگان. آنها کارى از دست‌شان برنمى‌آمد. ولى اعتراض کردند و کتک‌ خوردند.
بعد هم به هم‌سلولى‌هایم گفتند «ببینید ما با گردن‌کلفت‌ها چه کار مى‌کنیم». ‌ بعد رفتند.
«هم‌سلولى‌هایم بهخصوص یکى‌شان که سن‌اش بیشتر بود مرا دلدارى مى‌دادند. مى‌گفتند آنها مىخواهند با این کار ترا خرد کنند ولى تو مقاومت کن.

گاردین در ادامه این گزارش تکاندهنده به نقل از این جوان شکنجه شده افزود:
«در روزهاى بعد به دو هم سلولى دیگرم هم جلو چشمان ما تجاوز کردند و بعد هر روز این کار تکرار شد بهلحاظ جسمى به شدت ضعیف شده بودیم وقتى در برابرتجاوز به هم سلولیم اعتراض کردم آنقدر کتکم زدند که دیگر چیزى نفهمیدم و بعد به سلول انفرادى مرا منتقل کردند.
بعد از کتک زدن مداوم مى‌گفتند «حالا آدم شدى؟ فهمیدى ما با گردن‌کلفت‌ها چه کار مى‌کنیم؟ اگر آدم نشوى و اعتراف نکنى که رابط ات براى شرکت در تظاهرات کیست مى‌فرستیم‌ات عادل آباد بند هم جنس بازها.
گفتم رابطى ندارم و خبر تظاهرات را از روى اینترنت گرفته‌ام و به نظر م کار درستى آمده و شرکت کرده‌ام. ....دوست این زندانى مىگوید وقتى او این صحبتها را مىکرد بارها گریه کرد و فقط به این دلیل حاضر شد بگوید که دنیا بفهمد رژیم آخوندى با کسانى که اکنون در زندانها اسیرند چه میکند.

[ بدون نام ] دوشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:08 ق.ظ

فراخوان عظیم ترین راهپیمایی تاریخ

دوشنبه 12 مرداد - ساعت 6 تا 8 راهپیمایی از ونک تا میدان ولیعصر
چهارشنبه 14 مرداد 9 صبح - میدان بهارستان مقابل مجلس

ایران فقط تهران نیست ، تمام شهرهای ایران بپا خیزید. ...
ایرانی باغیرت یکبار دیگر حماسه بسازیم
هموطنان عزیز بهتر است دیگر دست از سر این اعترافات دروغین و ساختگی برداریم و به اطلاع رسانی گسترده و سریع برای دوشنبه 12 مرداد ماه بپردازیم. باور بفرمایید تمام این خیمه شب بازیها به خاطر این است که مردم را در کما فرو ببرند و اینها همه برگ آخر بازی کثیفشان است. مگر ما نمیدانستیم
اگر این اقایان بدون شکنجه پی به اشتباهاتشون بردند و به رهبری ایمان اوردند ، چرا این روش های مهربانانه رو با بقیه اجرا نمی کنن تا همه متوجه اشتباهمون بشیم؟
تهران :ونک ...... شیراز : فلکه گاز ( بلوار ارم – فلکه نمازی ).... مشهد : پارک ملت ( بلوار سجاد – فلکه احمد آباد)... اصفهان : سی و سه پل ( چهارراه نظر – میدان فیض)... تبریز : چهارراه آبرسان (میدان دانشسرا –میدان قونقا )... گرگان : خیابان شالیکوبی ( بلوار ناهارخوران )... اهواز : چهارراه نادری ( زیتون کارمندی – فلکه سوم کیانپارس)... ارومیه : میدان مرکزی (آ خیابان خیام )... یزد : چهارراه دولت آباد ( میدان امیرچخماق)... بندرعباس : مقابل مجتمع ستاره جنوب ( میدان ولیعصر)... رشت : سه راه حاجی آباد ( اول پارک شهر ، دوم میدان لاکانی)... بوشهر : میدان امام ( خیابان مطهری)... اراک : میدان باغ ملی ( دروازه تهران)... کرمانشاه : میدان جوانشیر ( چهارراه جوانشیر).... قم : میدان سعیدی ( میدان مطهری)... قزوین : میدان آزادی (میدان عارف قزوینی)... اردبیل : چهارراه امام (آمیدان آزادی).... همدان : میدان امام (میدان بوعلی)... ایلام : میدان امام (چهارراه جمهوری)... کرمان : میدان آزادی (میدان باغ ملی)... خرم آباد : میدان آزادی ( پارک شریعتی)... سنندج : میدان اقبال ( پارک استقلال)... بیرجند : میدان دوم رحیم آباد ( میدان اول)... بجنورد : روبروی مجتمع ارم (چهارراه مخابرات)... ساری : سه راه قارن ( فلکه ساعت)... سمنان : میدان معلم (میدان مطهری)... یاسوج : میدان هفت تیر ( پارک چمران)... زاهدان : پاساژ قائم ( میدان آزادی)... زنجان : سبزه میدان (حسینیه اعظم).... شهرکرد : میدان فردوسی ( چهارراه بازار)... ما پیروزیم.....چون بیشماریم.......ما قدرتمندیم ....چون بسیاریم............ ......... دوشنبه 12 مرداد - ساعت 6الی 8 راهپیمایی و پیاده روی آرام از میدان ونک تا میدان ولیعصر. چهارشنبه - 14 مرداد تجمع میلیونی بهارستان-مجلس

وقت کم است . سریعتر اطلاع رسانی کنید

امامدادی دوشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:10 ق.ظ http://www.rahbaremamdadi.blogsky.com

سلام
چه بد

بدیس دوشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:57 ق.ظ http://aask.blogsky.com/

سلام.ظاهرا که درخور ایشان نبوده.ممنون

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد