جغد بندری
جغد بندری

جغد بندری

یادداشت‌های یک سگ بافرهنگ / نزار قبانی

 ارباب من!

از تو، یاقوت و حریر و زَر نمی‌خواهم

نمی‌خواهم که بر من جامه‌های اطلس و دیبا بپوشانی

تنها خواسته‌ی من آن است

که بشنوی سخنم را

زیرا که من در شعر خود،  می‌آورم بر تو

تمام فریاد عرب‌ها را

تمام نفرین عرب‌ها را..!

 

 

سَرورم!

اگر شعر و غزل را خوش نداری،

به جلادت بگو

بگذارد آزادانه پارس کنم!

نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:17 ق.ظ

زیبا ...

لاتیدان پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 04:30 ب.ظ

این روزها گشت و گذارت در حاشیه های ادبیات ایران وجهان بسیار خواندنی شده اند
مانا باشی

لی یکشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 02:19 ق.ظ http://leee.blogsky.com/

ما شیعه ها خوب یاد گرفتیم که برای ستایش شخص بزرگی خودمون رو خورد کنیم. انگار بدون خورد کردن نمیشه...

من شیعه نیستم

حسین رزده دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 09:30 ق.ظ http://sozlavar.blogfa.com

سلام خوبی چه خبر

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد