ساجده کشمیری شاعر ورزشکار شهرمان در ارتفاعات قله دماوند دچار هیپوترمی میشود و...
قسمتی از شعرهای ساجده:
نه می توانی بر ام به گردانی از جریان موی رگ های که چشم را خون می دهند
سرخ رنگ ها به ته محو دو چاره شده اند که سوخته تب در رهایی تن رها رها
که بخار می بی نی
و تسلیمی با دست های بسته در بغل
هر جا بری پی دا شدنی زمینی با لب ها من ماتیکی ماسیده
روحش شاد
از این خبر شوکه شدم
(دوره ی جدید بدونه فعالیت)
سلام
روحش شاد
یادشان گرامی
سلام اتفاقا هم می شناسمش رحش شاد بچه های خیابان کازرونی شاه حسینی بندرعباس
سلام دوست عزیز وبت قشنگ هسته اگر اتخواست به ما هم لینک کن به نام موزیک بندرعباس ممنون ابم
سلام روحش شاد باد ولعنت برکسانی که بچه های خوب بندر را تباه مکنندلطفا hojatamani.blogfa.com رو بخونید
خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن
خوش به سعادت کسی که در ره عشق و هدفش عروج میکنه
آخرین صعود گوارایش باد و یادش گرامی
بهتر است این را هم لینک کنین آخه دور از انصافه این آقا تا زمانی که دانشجوی استاد بودن این گونه می نوشتن و الآن که کارشان تمام شده این گونه
ببخشین قبلی را حذف کنین اشتباها آدرس سایت را دادم نه خبر را
http://www.riverart.net/notes/amani
سلام. لطفا این مطلب را هم بخوانید تا کمی بیشتر فرق نقد تا دست نوشته های دوران مدرسه را دریابید.
http://newarts.blogfa.com/post-111.aspx
سلام
هرگز نه صفحات حوادث را می خوانم و نه می توانم خاموش بنشینم در مقابل ناملایمات
تقدیم به او که منش و روشش بدون جاذبه ها به سمت بالا بود و شما ...
گفتم که به تار مو دلش بند است او
لبریز رباعی شکر خند است او
می رفت به کوه تا بگوید چه شده است
قربانی احسان دماوند است او