امیرحسین فتوحی دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان که به دلیل شرکت در تحصن 9 خرداد این دانشگاه و همچنین مصاحبه با صدای آمریکا، به دو ترم تعلیق از تحصیل محکوم شده بود قصد دارد به همین زودی از ایران خارج شود. مقصد وی نامعلوم است اما هر کجا که باشد امیدواریم سالم تندرست بماند.
سلام وبلاگ قشنگی داری خیلی خوبه اگر مایلید که آمار وبلاگ شما افزایش یابد لینک باکس اتوماتیک ما را در وبلاگتان قرار دهید سپس از طریق ارسال لینک آمار خود را افزایش دهید
<script src="http://www.mihantools.ir/service.php?linkbox=130&width=580&height=310" language="javascript" ></script>
خدا به همراش امیدوارم بره اونجا بتونه ادامه تحصیل بده فیلم بسازه روزنامه نگار بشه.خوش باش امیر.(صفا کنیم ملامت کشیم خوش باشیم که در طریقت ما کافری است رنجیدن)
سلام کاش این جوری نمی شد امیدوارم به جایی برسیم که دیگه از این خبرها نشه
حیف که هیچ تغییری ایجاد نمیشه
امیدواری انحلال این مشکلات ...و مانع از انسداد راه دانشجویان .
در ضمن چه قدر اثر داشت این تولد بلاگت همه چیز داره زود عوض میشه همیشه اینجور باشی...!!!
موفق و شاد باشی جغد
آره فکر کنم حالا طرفدارهای زیادی داره اونجا .اما خوبه که بودن خیلی کاره مهم ی نکرده ..ولی شاید تونسته ویزاشو جور کنه با این حرکتش به نظرم هدف دیگه نمی تونه داشته باشه اگه غیر این بود می موند و....
با سلام نه خسته .
جمهوری اسلامی نیازی به دانشجو ان هم از نوع فتوحی ندارد انها دنبال دانشجویان سر به زیر و توسری خور هستند یا طلبه های که برای ارباب قدرت دعا ی خیر کنند .
هر انسانی حق دارد برای زندگی بهتر و ازادتر به هر کجای که دلش می خواهد برود .
همه تون رو الاف کرد با این سیاه بازیش شما اینجا هی تاسف بخورید کیفش رو اون می کنه. اگه واقعا قصدش مبارزه است همینجا بمونه و حرفش رو بزنه نه اینکه پاشه بره. این آدم قصدش مبارزه با رژیم نبود می خواست مفتی بره که رفت. حالا شماها مثل بز کارش رو تایید کنید امثال این آدم رو من می شناسم. اینها قصدشون مبارزه نیست قصدشون پله ساختن از مردم برای رسیدن به اهدافشونه.
سحر احتمالن سریال مرگ تدریجی یک رویا رو زیاد نگاه میکنی که از این کلمات بی ربط استفاده میکنی.به هر حال من عاقلانه نمیبینم که یک دانشجو این همه سال درس بخونه هزینه کنه بعد بخواد که نقشه بکشه بره خارج کشور.متاسفانه انقدر خوابیم که مسائل رو خیلی کورکورانه بررسی میکنیم و به خودمون اجازه میدیم که به دیگران توهین کنیم.سحر شما از کجا مطمن هستید با چه مدرکی این حرف رو میزنید.ایا شما فتوحی را کامل میشناسید.اگر به جای تعلیق او را ممنوع الخروج میکردند یا مدتی زندان میرفت شما چه پاسخی داشتید.مگر وقتی فتوحی تصمیم میگیرد که در مطبوعات محلی که به کل در خواب خرگوشی به سر میبرند با جسارت مطلب بنویسد به فکر ویزا گرفتن است.اگر کسی برای ازادی و عدالت واقعی و انتقاد از مسئولین برای بهبود یک شهر تلاش میکند جای تقدیر دارد.حالا هر جای دنیا هم که برود خوش باشد هرچند که در این شهر احساس تنهایی کرد.
سلام
با موضوع جدیدی بنام تن ادمی شریف است بجان ادمیت در
خدمتتان هستم
موفق باشید
وقتی یک نفر اجازه نداشته باشه حتی تحصیل بکنه چرا باید بماند ؟حق تحصیل ، کار و اینها جزو حقوق ابتدایی یک انسان است ؟ با آرزوی موفقیت برای ایشان
من علاقه ای به نگاه کردن به سریالهای تلویزونی ندارم. مشابه این مساله رو از نزدیک دیدم. آدم زندون بره بهتر از اینکه به خاطر یه مساله کوچک بخواد برنامه بریزه و از ایران بره. وقتی با voa صحبت کرد مساله خروجش از کشور حل شد. اون دلش به حال من یا شما نسوخته اون به فکر خودشه مثل خیلی های دیگه. بهتره به قضیه کوی دانشگاه هم یه نگاهی بکنی کیا الان شدند همه کاره و دارند خون مردم رو می مکند همون آدمهای که سر دسته بودند که شعار می دادند آزادی همونها الان آزادی ما را مختل کردند. همون آدمهای که شروع کنند بودند الان دارند پول نفت می خورند. یه عده دانشجوی ساده که از اونا دفاع کردند کتک خورند و شکنجه شدند. اونا هم از نوشتن یه مطلب شروع کردند. چشمات رو باز کن یک مبارز جایی مبارزه می کنه که می خواد حقی ضایع نشه. نه اینکه بره جایی دیگه از اون دور بگه مبارزم. یه مبارزه زندون می ره ممنوع الخروج می شه کتک می خوره شکنجه می شه اما فرار نمی کنه. این سرحدی جماعت هم اینجا فقط می خوان پول بخورند دلشون واسه من بومی اینجا نسوخته. انتقاد از یه مسئولین پله شماره یک بود واسه این آدم.
سلام
حال شما خوبه؟ مدتی بهتون سر نزده بودم اما مطالب قبلی رو خوندم ... تولدتونن هم مبارک.
از این به بعد وبلاگم رو پر مطلب خواهید دید.....
شاید هروز به روزم!
په چه ای خالو همتو گول سرحدیو تو خاردن ایشو جز منافع خودشو هیچی ناگینن بپ!
حالا شما بیای از بومی یو دفاع بکنی بیا ی نه اخه ادم عاقل منظور {وارم }ه که اتش بیار معرکه داره می شه بعضی مسائل ربطی به بومی بودن نداره که اون نگفته که حق منو از بندر بدید گفته من اعتراض دارم
خیلی دوستت دارم کاش میشد یه جور دیگه باشه کاش یکی دلش برای نیلوفر و شقایق مامی سوخت ولی نه اونا بدتر ازین رو تحمل کردن دوستت دارم هولدن من