... الی عکبر حاشمی رفصنجانی
هوا پیما
هوا را نمیپیمود
هوا پیما
هوا را نمیپیمود
زمین را نمیپیمود
آدم را نمیپیمود
هوا پیما
قربانیانش را نمیپیمود
هوا پیما
درد را ارث این ملت خسته میکند
هوا پیما
شب را جامهی مردم این خاک می کند...
تا به حال اجرای محسن آزادبخش را از نزدیک ندیده بودم. دیشب او مهمان نمایشگاه غوغای سرد سکوت احمد کارگران بود. آزادبخش با یک گیتار فولک برای تماشاگران اجرا کرد. او خوانندگی متفاوتی نسبت به هرمزگانیهای دیگر دارد. در انتخاب ترانهها هم وسواس خاصی به خرج میدهد. او جز معدود جوانانی است که ترانه،آهنگسازی،تنظیم و سبک خوانندگیاش با هم همسو است. این نکتهای است که خیلی از جوانان به آن توجه ندارند. آزادبخش به زودی اولین آلبومش را روانه بازار خواهد کرد.
قلب ترسو نه معشوقهای را فتح میکند، نه شهری را
یک مرد ۳۰ سالهای بود که تازه ازدواج کرده بود و کاری هم نداشت تا مخارج زندگیشو تامین کنه. تو خونهی پدر زنش زندگی میکرد و وسایل خونه هم پدر زنش براش گرفته بود. یکی از دوستان قدیمیش که خیلی تو فکرش بود یه روز بهش گفت: حداقل برو پولی،وامی جور کن تا ببرمت جایی سر کار! اون مرد 30 ساله هم دید دوست قدیمیش بد نمیگه. رفت پیش پدر زنش و قضیه رو بهش توضیح داد. پدر زنشام قبول کرد و به خاطر دختر نازنینش یه وام گرفت تا داماد بیکارش بتونه جایی مشغول کار کردن و پول در آوردن بشه. ماشین رو خرید و رفت پیش دوست قدیمیش. دوست قدیمیشام بدون معطلی اونو برد به محل کار و به رئیس شون معرفیش کرد. رئیسام چون اون دوست قدیمی از قبل باهاش هماهنگی کرده بود پذیرفت و اون مرد 30 ساله صاحب شغلی شد. رانندهی کارشناسان. کارشناسان رو از محل کار به خونه و از خونه به محل کار میبرد. یک سالی گذشت و اون مرد سیساله حالا خودش رو تو کار ثابت حس میکرد و گاهی وقتاام کار بردن و آوردن کارشناسان رو انجام نمیداد و به اونا میگفت با تاکسی تلفنی برن خونه بعد پولشون رو حساب میکنه...بگذریم که حالا پولشون رو میداد یا نمیداد! گاهی وقتاام ازشون پول قرض میکرد. گاهیام وقتی کارشناسی رو میبرد پشت اون کارشناسی که نبود بدگویی میکرد. 2 سالی به همین منوال گذشت و اون مرد حالا 32 سالش بود. یه روز اون دوست قدیمیش رو دید و دوست قدیمیش از وضعیت کارش پرسید که راضی یا نه! اون مرد که حالا 32ش بود گفت: من از 2 تای این کارشناس آ خوشم نمییاد...میشه اینارو بیرون کنن! اون دوست قدیمی که تعجب کرده بود با خودش گفت مث اینکه این مرد که تازه 32 سالش شده نمیدونه که اگه این کارشناسا نباشند اونام شغلش رو از دست میده! یه کم دیگهام فکر کرد و به اون مرد که تازه 32 سالش شده بود گفت باشه! و اون ۲ تا از هم خداحافظی کردن...
حدود یک ماه دیگر شاهد نمایشگاه جهله در بندرعباس خواهیم بود. به گفته موسی کمالی در این نمایشگاه سفال شاهد نمونه خاصی از جهله میباشد که تا به حال شاهد آن بودهایم. این جهلهها توسط خود موسی کمالی طراحی شده است که سفالگران مینابی کار ساخت آن را انجام میدهند.
موسیقی که بتواند یک هرمزگانی را جذب خود کند باید ویژگیهای خاصی داشته باشد. این را از آن جهت میگویم که گوش یک هرمزگانی پر است ازملودی وریتمهای مختلف و جذاب که ریشهدار و با اصالت است. صدایی که بخواهد این گوش را وادار به شنیدن کند باید مولفهای منحصر به فردی داشته باشد. یکی از کسانی که توانسته با اجراهای استرلیزه کارهای منصفی، اول در هرمزگان وبعد در ایران شنیده شود سهیل نفیسی است .با اینکه نفیسی اصلیتی تهرانی دارد و تنها چند سالی را در بندرعباس گذرانده با استفاده از استعداد ذاتیاش ،و آشنایی خوبی که نسبت به موسیقی هرمزگان پیدا کرد، کارش خیلی خوب توانست با مردم این خطه همذات پنداری کند و شنوندگان درشت وکوچکی برای خود داشته باشد . او که تا به حال یک کاست غیر رسمی از کارهای ابراهیم منصفی داشته و اجرای کنسرتی یک شبِ در بندرعباس( با همراهی گروه مامبولیوا)، یک کاست رسمی به نام ریرا، کنسرتی درسال هشتاد وشش تهران و کنسرت پارسالاش را درنوزده تیرماه به مدت 3 شب به همت نشر ماهریز در کاخ نیاوران تهران برگزار شد. آلبوم جدید سهیل نفیسی به نام ترانههای جنوب توسط نشر ماهریز منتشر شده است. در این آلبوم نفیسی چند ترانه از ابراهیم منصفی را بازسازی و خوانده است. به نظر میرسد این آلبوم ادی دینی به هرمزگان و و موسیقی منصفی باشد. نفیسیی در این آلبوم نشان میدهد که راه خود را شناخته و شیوه اجرایاش را بخوبی میشناسد. اما برای من که نفیسی را از خودمان میدانم حس ناسیونالیستیام ارضا نشد چرا که احساس کردم نفیسی دیگر با گویشمان غریبه شده است یا به طور عمد بعضی از کلمات را به گونهای دیگر هجی میکند. حتی دربعضی از ترانهها کلمهای را اشتباه میخواند. مثلا ترانه گپ شو آنجایی که میگوید: ده نفر گشنه و یک کاسه مشوک...(وَ ) به گویش ما نیست. در گویش ما (و)خوانده نمیشود و (او) خوانده میشود. در جایی دیگر میگوید: دل بد وختی ا عکده شه پکی ده...اینجا هم واژه عکده ناصحیح است. این که در خیلی جاها حرف قاف را کاف میگوییم درست اما در بعضی کلمات به جای قاف غین و خ خوانده میشود. مثلا در عقده (عغده) وقتی (وختی) فقط( فغط) و ...
در هر صورت آلبوم ترانههای جنوب اثری ماندگار برای هرمزگان و ایران است که جای بحث فراوان دارد و برای من بسیار دوست داشتنی است.
چشمهایم را بسته ام
مطمئن و سخت
رویایی به خواب میبینم
که حسرت تلخ
ثانیههای گس مادر و پدرم بود...
بیدار میشوم
بیدار ام
بیدار...