پینوکیو در بندرعباس کلید خورد


ورژن جدید پینوکیو در بندرعباس کلید خورد. این فیلم سه بازیگر دارد که در عکس مشاهده می‌شوند. نفر اول محمد سایبانی در نقش(گربه نره) نفر دوم وحیدرضا زارع مهرجردی در نقش(پینوکیو)که در صحنه ای که مشاهده می‌فرمایید گول خورده. نفر سوم ابراهیم پشتکوهی در نفش(روباه مکار). این فیلم قرار است در جشنواره "کن" امسال کولاک کند.

هر کس فریب روباه مکار و گربه نره را حدس بزند جایزه می گیرد.

عشوه های خاردار

سخت است

وقتی عشوه‌های خار‌داری می‌کند

نقش گل بر لبا‌ن‌ت باشد

اسکله و مسافرانش

"به علت خرابی هوا اسکله تعطیل است" 

این جمله را مسئولین اسکله حقانی بندرعباس در حالی داخل بلندگو فریاد می‌زدند که همه‌ی مسافران شاهد بودند هیچ بادی در کار نیست و شرایط جوی بسیار مطلوب است. امروز اسکله تقریبا شلوغ بود و دلیلش هم همین چند روز تعطیلی است که مردم از  استان‌های مجاور به اینجا می‌آیند تا برای خود سوغاتی از قشم بیاورند. قایق‌ها  از ساعت 10 به بعد اجازه سوار کردن مسافرها را نداشتند. و مسافران که در هوای گرم نزدیک به 2 ساعت صف بلندی را طی کرده بودند بی‌تاب رفتن به جزیره بودند. اما اسکله انگار ظرفیت جابجایی مسافران را نداشت. همه چیز در هم‌برهم و بی‌برنامه بود. همه ناراضی و شاکی بودند. هم مسافران. هم مسئولین اسکله. هم ناخداهای قایق... مامور نیرو انتظامی هم برخوردش با مردم جالب بود و برای نظم بخشیدن به صف‌ها از لگد و مشت گرفته تا فحش و ناسزا بهره می‌برد...

در تو در من

شل و سفت می‌شوی در من

Onlin Offlinهای پی‌در‌پی

و

خاطره‌ای تجزیه شده

که یادم می‌کند

و گاه حتی

صدایم می‌کند.

پوزخند نفرینی مادرم

را

هجی می‌کنی

شکل وسواسی آن روزهایت

که

انتظار زمان را

دو نیمه می‌کرد.

عقربه‌ها وا‍‍ژگون می‌گردیدند

رویایت نمناک می‌شد

و من

بر پشت بامدادم

که می‌شود روزی

خمیازه آرامش می‌کشم.

همایش، برای چیزی که نامش نبود

قبلا وقتی در روزنامه یا توسط کسی می‌شنیدم که احزاب سیاسی همدیگر را تخریب می‌کنند به بی‌رحمی  که در این موضوع جاری‌ست توجهی نداشتم.  شاید دلیل‌ش این است که تا به حال زیاد در جمعی این چنینی حضور نداشتم. اما این روزها هر چه بیشتر به انتخابات ریاست جمهوری نزدیک‌ می‌شویم این جنگ سیاسی را بیشتر در محافل و جمع‌ها می‌بینم... جنگی کاملا یک طرفه، که دلیلش هم کاملا واضح است...این که دولت در دست یکی از دو حزب قدرتمند کشور است  و طبعا تریبون‌های بیشتری در اختیار آنهاست تا بر حزب مخالف بتازند. در هر جلسه یا همایشی این تخریب را به شکل کوچک و بزرگ می‌بینم. امروز در همایش بسیج و رسانه این تخریب را خیلی درشت لمس کردم. همایشی که قرار بود در آن از فعالان بخش رسانه که اخبار مرتبط با بسیج و سپاه را منعکس کرده‌اند تقدیر شود. قبل از مراسم تقدیر و بعد از سخنرانی مدیر کل ارشاد و صدا و سیما یک آخوند برای سخنرانی به‌روی سن رفت که از تهران به همایش دعوت شده بود...سمت دولتی ایشان را نمی‌دانم. این آخوند خیلی تند از خاتمی انتقاد می‌کرد و با جسارت کامل عملکرد ۸ ساله او را زیر سئوال می‌برد. مستقیم و غیرمستقیم خاتمی را یک منافق می‌خواند. من چیز زیادی از سیاست نمی‌دانم، اما چیزی که ذهنم را به خود مشغول کرده این است، انسانی که از آرمان‌های انقلاب حرف می‌زند ...از وحدت مردم در انتخاب حکومت اسلامی ...از پیشرفت و دستیابی به تکنولوژی‌های مختلف...از سخنان امام...و... چرا دارد یکی از تاثیر گذارترین انسان‌های که طی این سی سال انقلاب  ایران به خود دیده را اینگونه بد معرفی می‌کند و عملکردش را با آرمان‌های حزب طرفدار آن و گاه با آرمان‌های شخصی‌اش می‌سنجد. این که خاتمی نگاه دنیا را به ایران کمی تغییر داد و روابط بین‌المللی ایران را بهبود بخشید کار کمی است ؟! من طرفدار هیچ یک از این احزاب سیاسی نیستم ولی خاتمی را  نمی‌شود به راحتی از تاریخ این انقلاب حذف کرد. این که در یک جلسه‌ی رسمی که ربطی به انتخابات ندارد اینگونه صحبت‌ها از زبان یک مهمان از پایتخت آمده در بیاید نشان می‌دهد که اصولگراها  شمشیر تیزی از رو بسته‌اند و بی‌رحمانه سر رقیبان‌شان را می‌خواهند ‌ببرند.

قلیونی که می‌خواست جان بستاند!

روز چهارم بهمن در پارک لاوان بندرعباس مشغول کارم بودم. اون روز روز شلوغی بود و هر هشت تا قلیونم  دست مشتری بود. همین موقه یه مشتری دیگه اومد...واسه اینکه مشتریم نپره رفتم پیش همکارم که همشهریمه، اونم قلیونیه...گفتم تو که فعلا مشتری نداری یکی از قلیوناتو بده من که مشتری دارم و  قلیونام همه گیره...گفت یکی رو وردار ببر...با عجله رفتم قلیونو ورداشتم که برم، از دستم لیز خورد افتاد زمین و شکست. صاحب قلیون با عصبانیت اومد و فحش و بد بیراهم گفت...من چیزی بهش نگفتم...اومد با شلنگ قلیون شکسته منو زد...من بهش گفتم یکی ازقلیونامو میدم بهت...ولی اون فحش می داد...گفتم اصلا یکی نو برات می‌خرم...هزار تومن بیشتر که نیست...ولی تو کتش نمی‌رفت و منو با شلنگ می‌زد...منم که قبلا کمک مربی کشتی بودم با یه فن کشتی زدمش زمین... اون رفت و بعد از چن دقیقه با برادراش که همه قمه دستشون بود اومدن...همه قلیونامو شکستن و بعد با قمه روی کتفم زخم انداختن...منم که عصبانی شده بودم رفتم خونه برادرمو آوردم تا تلافی کنیم. ما دس خالی بودیم ولی اونا سه نفر بودن و قمه به دست...تا مارو دیدن فورا به طرف ما حمله کردن...خواستن بردارمو با قمه بزنن که من از پشت هل‌شون دادم ... یارو بلند شد و با قمه زد تو قلبم...خون مثل آبشار می‌زد بیرون..خواستم با دست جلوی خونو بگیر که دستم رفت تو سینه...چشام سیاهی می‌رفت...بعدش دیگه یادم نیست چی شد... 

این حرفای رضا فیلی زاده 28 ساله است که الان در بخش ICU بیمارستان شهید محمدی بستری است. او ایلامی‌ست و شش سالی می‌شود که ساکن بندرعباس است. متاهل و  یک پسر 6 ماهه نیز دارد. وقتی تازه به بندرعباس آمده بود کار ساختمانی انجام می‌داد و چند وقت هم دست‌فروشی کرده و الان نزدیک به دو سال است که در پارک قلیونی شده. او در حالی که 2.5سانت قلبش پاره شده بود و خون زیادی ازش رفته بود به کمک اکیپ جراحی بیمارستان از مرگ حتمی نجات یافته است.  

در ندا بخوانید

من سکوت کرده‌ام

در جانم چیزی جاری می‌رود

در گوشم نجوایی

نگاهم ساحلی‌ست.

تو آهسته می‌آیی

من آهسته می‌آیم

و همه آهسته می‌رویم... روزی...لحضه‌ای

سکوت کرده‌ام

و رهایی‌ات را به بند

سکوت کرده‌ام

و آرامی‌ات را نا آرام

من سکوت کرده‌ام

من سکوت کرده‌ام و از من می‌گذرد

زنی...حرفی...و آینده‌ای

من سکوت کرده‌ام و در من گیر کرده

حرفی...زنی...و گذشته‌ای

پشت هم درگیرم

با آنکه باید باشم

با آنکه می‌خواستم باشم

با آنکه می‌خواستی باشم

همه را هم که دور می‌زنم باز تنهایی‌ات را می‌بینم

باز تنهایی‌ام را می‌بینم

چه تنهایی بی‌پایانی...

ساعت پیرتر می‌شود

من اما جوان ترا می‌خواستم

کوتاه

کم

درمن می‌گذرد

گذشته‌ای

آینده‌ای

و زنی...

یه مطلب مهم و قابل تامل

 دو تا مطلب دیدم که برام خیلی غافل گیر کننده بود. از جهتی خوشحال و از جهتی ناراحت شدم. البته این ناراحتی و خوشحالی خیلی نزدیک به هم بود که تشخیص‌اش برایم مشکل شده. گفتم لینک این مطلب ها رو بزارم تا شاید دوستان تشخیص بدهند که خوشحال هستم یا ناراحت!!!

 چرا با دیدن یوزارسیف یاد احمدی نژاد می افتیم؟  

وقتی رییس جمهور ما زلیخا را می‌بیند!

انهدام‌‌های تر و تمیز!!!

این که در کشور عزیزمان اتفاقات عجیب و غریب زیاد می‌افتد دیگر امری کاملا معمولیه. یکی‌ش امروز اتفاق افتاد. انهدام بیش از ۴۰۰۰دستگاه تلفن بی‌سیم غیر مجاز و تجهیزات مخابره‌ای... . یعنی واقعا این سرمایه‌ی بزرگ باید نابود می‌شد؟! یعنی این تلفن‌ها و دستگاه‌های فرستنده و گیرنده فقط به دلیل اینکه غیر مجاز و قاچاق‌اند باید زیر چرخ‌های لودر و غلتک له شوند؟! اگر غیر مجازند که خیلی از قطعاتش به درد بخورند و می‌توان آنها را مورد استفاده قرار داد. البته یکی از کارکنان "سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی" که خودشان بانی این کار بودند می‌گفت که به همه دانشگاهها و آموزشگاه‌ها اعلام کرده‌ایم که اگر کسی می‌خواهد از این دستگاه‌ها استفاده کند تا آن را در اختیارش بگذاریم اما هیچ کدام از این دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌ها قبول نکرده‌اند. چراییش را خدا هم نمی‌داند!!! 

البته این اولین بار نبود که وسایل به درد بخور را نابود می‌کردند. منهدم کردن نوارهای کاست غیر مجاز ...حالا این که در نوار کاستی مثلا "مهستی" می‌خواند و یا "ستار" چه دلیلی دارد که کل نوار را بسوزانید... . همان کارمند سازمان می‌گفت وقتی که در فروشگاه محصولات فرهنگی فیلم یا عکس غیر مجاز پیدا می‌کردند قاضی حکم انهدام کامپیوتر را می‌داد...می‌گفت می‌توانستند همان عکس‌ها یا همان درایو مورد نظر را فرمت کنند...اما کل کیس را خراب می‌کردند...نمی‌دانم شاید این کار آنقدر که من فکر می‌کنم هم عجیب نباشد...

هشداری جدی برای همه‌ی موبایلی‌ها

در صورتی که با تلفن همراه شما تماسی برقرار شد و در آن شخص یا اشخاصی ادعا نمودند که از مهندسین شرکت مخابرات هستند و قصد چک کردن خط شما را دارند و از شما تقاضا کردند که عددی را شماره گیری نمائید...بدون هیچ گونه شماره گیری تماس را قطع کنید. چون شرکتی جعلی از این طریق به سیم کارت شما دسترسی خواهند یافت و از طریق خط شما و با هزینه‌ی شما تماس‌های تلفنی برقرار خواهند کرد. این یک هشدار جدی است. در صورتی که با شما تماسی حاصل شد و در نمایشگر گوشی شماپیام(XALAN )از پاسخ دادن به آن خودداری کنید و تماس را قطع کنید. در صورت جواب دادن به تماس و پیام گوشی شما ویروسی خواهد شد و ویروس اطلاعاتIMEI وIMSi از روی گوشی و سیم کار شما پاک خواهد کرد که این امر باعث قطع ارتباط شما با شبکه خواهد شد و گوشی موبایل‌تان نیز غیر قابل استفاده خواهد شد.