جغد بندری
جغد بندری

جغد بندری

من و احمدی‌نژاد

بی‌شک نام احمدی‌نژاد در تاریخ ایران فراموش نشدنی است. به نیک و بدش کار نداریم اما باید قبول کنیم که او یکی از جسورترین شخصیت‌های سیاسی معاصر ایران است. خیلی‌ها فکر می‌کردند که سهمیه‌بندی بنزین دولت احمدی‌نژاد را با بحرانی شدید روبرو می‌کند اما نه تنها با  سهمیه‌بندی کردن بنزین دچار بحران نشدند بلکه حالا با سهمیه‌بندی بخش بزرگ اقلام ضروری از قبیل نان!!!، گام بلند دولت‌ش را  از سر هشت دولت پیشین بلند کرده و آنچه دولت‌های قبل فکرش را کردند او عملی‌‌اش  کرد. البته شاید دولت‌های پیشین برای پیاده کردن چنین طرح بزرگی بیشتر فکر کرده بودند و با کارشناسی دقیق و  وسواس بیشتری می‌خواستند جلو بیایند تا فشار این طرح کمر ملت را نشکند! اما موضوع مهم این است که هیچ کدام از دولت‌ها نخواست با عملی کردن چنین طرح‌هایی خودش را به خطر بی‌ا‌ندازد و جواب‌گوی بازخوردش باشد. ضعف‌هایی که طرح دارد بر هیچ کس پوشیده نیست و درست است که پدر پدر پدر مردم در خواهد آمد اما بالاخره یک قدم به سوی پیشرفت برداشته شده که ستودنی است و بالاخره اینکه احمدی نژاد حاضر شد محبوبیتی نداشته باشد  و همه مردم  از او برنجند اما یک کار اساسی با ملتش بکند!!!

دور از انتظار؟

خیلی دور از انتظارم بود آنچه شده‌ام

اما روان بر قالب من سوار شده است

شاید دور از انتظار هم نبوده

چون خیلی از دور از انتظارهایم

دور از انتظار نبوده ...

شستشوی علم دوازده امام منبر گپ

علم دوازده امام منبر گپ بندرعباس از آن جهت خاص است که می گویند هدیه آب های دریاست.








مولانا

مرده بدم زنده شــــدم گریه بدم خنده شــــــــــدم

دولت عشق آمـد و من دولت پاینده شــــــدم

دیده سیر اســـــــــت مرا جان دلیر اســـــــت مــرا

زهـــــره شیر است مرا زهره تابنده شــــــدم

گفــــت که دیوانه نهای لایق این خــــــــــانه نهای

رفتم دیوانه شــــــدم سلســـله بندنده شدم

گفت که سـرمست نهای رو که از این دست نهای

رفتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شـــدم

گفت که تو کشـــــته نهای در طرب آغشــته نهای

پیش رخ زنده کنش کشــته و افکنده شـــــدم

گفت که تو زیرککی مســـــت خـــــــیالی و شکی

گول شدم هول شــدم وز همه برکنده شــدم

گفت که تو شمع شـــــــدی قبله این جمع شـدی

جمع نیم شــــــــمع نیم دود پراکنده شـــــدم

گفت که شیخی و ســــــــری پیش رو و راهــبری

شیخ نیم پیش نیم امـــــر تو را بنده شــــــدم

گفـــت که با بال و پری من پر و بالت ندهـــــــــــم

در هـــوس بال و پرش بیپر و پرکنده شــــدم

تابش جان یافت دلم وا شــــــــــد و بشکافت دلم

اطلس نو بافت دلـــم دشمن این ژنده شـــدم