( )

خاطرم در آتش است

یاسمن‌ها را فرا خوانید

با سپیدی کوچک‌شان

نمایشگاه کتاب

نمایشگاه بزرگ کتاب در بندرعباس گشایش یافت اما بی‌هیچ انتشاراتی بزرگی و به نامی.  به نظر می آید اداره ارشاد این نمایشگاه را به صورت فرمالیته برگزار کرده است که بیلان کاری خود را در سال رونق ببخشد. این یک توهین نابخشودنی‌ست که در شهری این نمایشگاه بی‌محتوا به نام نمایشگاه بزرگ کتاب معرفی شود.

تمبر شخصی برای 30 پیشکسوت فرهنگ و هنر استان

قرار است تمبر شخصی ۳۰ هنرمند پیشکسوت استان به همت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان چاپ شود. این هنرمندان منتخب توسط چه هیئتی و با چه معیاری انتخاب شده‌اند فعلا معلوم نیست، چون اسامی آنها ذکر نشده است. کارمند مسئول چاپ تمبر در اداره‌ی ارشاد دلیل اعلام نکردن اسامی راحذف و اضافه شدن بعضی هنرمندان اعلام کرد. و دلیلش را اینطور بیان کرد که،بعضی از هنرمندان عکس بی کیفیت ارسال کرده‌اند و ممکن است از لیست منتخبین حذف شوند. این را هم در نظر بگریم که غلامرضا رحیمیان ، خوبیار سالاری و محمد سایبانی و...که عکاسی می‌کنند از کارمندان اداره‌ی فرهنگ و ارشاد هرمزگان هستند.

کاریکلماتور

آنقدر حواس سایه‌ام پرت بود که همراه دیگری می‌رفت.

پرویز شاپور

پینوکیو در بندرعباس کلید خورد

ورژن جدید پینوکیو در بندرعباس کلید خورد. این فیلم سه بازیگر دارد که در عکس مشاهده می‌شوند. نفر اول محمد سایبانی در نقش(گربه نره) نفر دوم وحیدرضا زارع مهرجردی در نقش(پینوکیو)که در صحنه ای که مشاهده می‌فرمایید گول خورده. نفر سوم ابراهیم پشتکوهی در نفش(روباه مکار). این فیلم قرار است در جشنواره "کن" امسال کولاک کند.

هر کس فریب روباه مکار و گربه نره را حدس بزند جایزه می گیرد.

عشوه های خاردار

سخت است

وقتی عشوه‌های خار‌داری می‌کند

نقش گل بر لبا‌ن‌ت باشد

اسکله و مسافرانش

"به علت خرابی هوا اسکله تعطیل است" 

این جمله را مسئولین اسکله حقانی بندرعباس در حالی داخل بلندگو فریاد می‌زدند که همه‌ی مسافران شاهد بودند هیچ بادی در کار نیست و شرایط جوی بسیار مطلوب است. امروز اسکله تقریبا شلوغ بود و دلیلش هم همین چند روز تعطیلی است که مردم از  استان‌های مجاور به اینجا می‌آیند تا برای خود سوغاتی از قشم بیاورند. قایق‌ها  از ساعت 10 به بعد اجازه سوار کردن مسافرها را نداشتند. و مسافران که در هوای گرم نزدیک به 2 ساعت صف بلندی را طی کرده بودند بی‌تاب رفتن به جزیره بودند. اما اسکله انگار ظرفیت جابجایی مسافران را نداشت. همه چیز در هم‌برهم و بی‌برنامه بود. همه ناراضی و شاکی بودند. هم مسافران. هم مسئولین اسکله. هم ناخداهای قایق... مامور نیرو انتظامی هم برخوردش با مردم جالب بود و برای نظم بخشیدن به صف‌ها از لگد و مشت گرفته تا فحش و ناسزا بهره می‌برد...