جغد بندری
جغد بندری

جغد بندری

آواهای شیرین که تلخ به گوش رسید

چهارشنبه بیست و ششم تیرماه امسال مصادف بود با تولد حضرت علی (ع)،‌که از انجمن موسیقی خبر خوشحال کننده ای شنیدم .

جشنی برای هنرمندانش و اجرای چند موسیقیٍ جان دار .

همان طور که احمد توحدی رییس انجمن موسیقی در اول مراسم گفت ، این موسیقی ها موسیقی قدیم هرمزگان هستند که هنوز شکل اصیل خود را از دست نداده اند . و این بسیار قشنگ بود که ما موسیقی مان قدمت بسیار دارد و الان هم در کشور و دنیا شناخته شده است . به نظرم آمد برایش اصیل بودن و غنی بودن این موسیقی ها بسیار مهم است که بزرگانی همچون غلام مارگیری ، محمد نوازنده و بزرگانی دیگر که سال ها عمرشان را وقف این هنر کرده اند را به این مراسم دعوت کرده است ، اما...

قسمت نخست این مراسم در فضای باز و کنار دریا بود که بسیار خوب بود . موسیقی رزیف توسط بلدان این عرصه که اهل جزیره بودند برگزار شد . موسیقی که ریشه ی مذهبی و آواهای غریب و ریتم های پیچیده دارد ، که در عین حال با سادگی و صداقت اجرا می شد . رزیف سرشار از احساس و لذتی شرجی زده بود که بوی خاک این جا را می داد و شنوندگان و بینندگان نوا و لذت شرجی را می شنیدند و می دیدند .

اما ادامه ی برنامه در تالار آوینی دنبال می شد . آنجایی که با صدابرداری بسیار مبتدی و ناشیانه زحمت این بزرگواران را به سخره گرفتند ، و چه بسا کسانی که از قبل این موسیقی ها را نشنیده بودند ، گوش خراشی صداها را از موسیقی می دانستند نه از صدابرداری بد !

چرا انجمن موسیقی که زحمت چنین برنامه هایی را می کشد با ندانم کاری ، شیرینی این صدا ها ، ریتم ها و آواهای غریب را تبدیل به تلخی و ناخوشی کند که نابلدان این موسیقی را منسوخ شده بنگارند و هنر این بزرگواران بسیار بد ، گوش خراش و خود آنها را از کار افتاده و نا پویا برای جوانتر ها معرفی شود؟!

چرا حالا که این گنجینه های موسیقی استان به اینجا آمده اند و سالن نسبتا خوبی هم داریم ، برنامه ها به این شکل بد اجرا شود ؟!

چرا فقط می خواهیم مراسمی باشد که در آن غلام مارگیری اجرای برنامه کند ولی سطح کیفی برنامه زیر صفر باشد ؟!

اگر در ارتباط با خودمان سطحی عمل می کنیم چرا پای این بزرگواران را وسط می کشیم تا به اعتبار آنها رونقی به مجلس مان ببخشیم ؟!

حالا که این تالار توسط خود انجمن موسیقی اداره می شود ، چرا یک کارشناس را متصدی صدابرداری آنجا نمی کنند ، یا صدابردار خودشان را به یک دوره ی آموزشی نمی فرستند تا زحمت و شان این پیشکسوتان و از همه مهمتر موسیقی که به نام هرمزگان معرفی می شود حفظ شود .

به امید روزی که این برنامه ها باعث شرمندگی برگزار کنندگان نشود ،

مجری برنامه هر دقیقه از صدابردار شکایت نکند ،

میکروفن مارگیری صوت نکشد ،

حاضران از صدای بد یکی یکی خارج نشوند ،

و میکروفن صنعتگر از بیخ خاموش نباشد !!!

در همین باره (سیاورشن)

تازه اگر باشیم هم...!

 

سالگرد و یاد  و خاطره  ی زنان ، مردان و کودکانی  که بی گناه قربانی چیزی شدند که اطلاع دقیقی از آن ندارم ، واجب است و زیبا . ولی اینگونه برگزار شدنش را نه زیبا و نه از سر ذات شعارهایی  که می دهیم می دانم . نزدیک به 60 نفر از هنرمندان سینما را برای گلباران کردن  آب های دریا به همراه چند مسئول ارشد  استان و نزدیک به 200 نفر دیگر را به  دریا بردن تا در مراسم بزرگداشت حضور داشته باشند ، آیا ضرورتی دارد یا یک حرکت نمایشی، سطحی و بدرد نخور است ؟ 

بازیگران و کارگردانان مطرح سینما که جزو شرکت کنندگان در این مراسم بودند ، کسانی که برای کارهایی کوچکی  که انجام می دهند  منطقا مزد بسیار زیادی می گیرند ، با چه مبلغی در 12 تیر ماه (روز حادثه هواپیمایی)  از تهران به گرم ترین نقطه ی کشورکه دمای 50 درجه دارد (بندرعباس) آمدند  تا در این مراسم  فقط حضوری فیزیکی داشته باشند ؟!

شاید بتوان گفت با  هزینه هایی که برای برگزاری این مراسم شد می توانستیم کارهای مفیدتری انجام دهیم که هم به درد بازماندگان این عزیزان از دست رفته بخورد هم برای  به درد شهرمان بخورد . مثلا یکی اش مجهز کردن بیمارستان خلیج فارس است که خیلی کم  امکانات تخصصی پزشکی دارد یا اصلا ندارد ، و هزار و یک امکانات دیگر که این شهر به اصطلاح قلب اقتصاد کشور فاقد آن است ! من که نفعی با خرج کردن این همه پول و وقت برای  از دست رفتگان این حادثه نمی بینم ، اما می دانم که می شد با همین هزینه  برای باقی ماندگان این قربانیان بسیار مفید بود. به عنوان مثال یکی از همین باقی ماندگان در محله ی ما زندگی می کند و در آن حادثه نا جوانمردانه د خترش را از دست داده است .اوبسیار زندگی سختی دارد و مخارجش را ازمشتایی که دیگر ماهی بسیار کمی دارد تامین می کند . حرف من این نیست که دولت موظف است نیاز او را تامین کند (چون او اسمش بی نیاز است) ، و امریکا هم دیه ی خونشان که جای بحث بسیار دارد را  پرداخت کرده ، اما  وقتی خرج های اینچنینی می شود آدم را به این فکر وا می دارد... نظر من این است که با 5 درصد این هزینه ها می شد مراسم آبرومندتری برای این عزیزان گرفته شود که هم  آن رفتگان راضی باشند هم باقی ماندگان آن رفتگان هم خدا . 

فرهنگ لغت بندری۶

۱ ـ کشر(Kashor): کشیده شدن روی زمین . آویزانی که روی زمین کشیده شود.کشار و کشون هم گفته می شود.

۲ـ کلکچغ(Kelkechegh) :حلزون های رنگی و کوچک کنار ساحل که رنگ های بسیار زیبایی دارند با طرح های بی نظیر. و جالب این است که تقریبا هیچ کدام مثل هم نیستند.

۳ـ پل(Pel): غلت و غلتیدن ـ گشتن از یک پهلو به پهلوی دیگر

۴ـ پنجروک(Penjurook): نیشگون ـ فشار دادن پوست و گوشت با دو انگشت

۵ ـ خل پنک (Khol Ponak): فشار دادن گلو ـ مثالی برای کتک زدن و تنبیه بدنی . خل مخفف کلمه ی (خلک) که همان گلو معنی می دهد . پنک و پنیدن هم به معنی نرم کردن ، مشت مال ، ماساژ

۶ ـ چرت (ِCheret): جیرجیرک

۷ ـ پدم (Padom): ورم و آماس ـ بیشتر به ورم های غیر از سوختگی نسبت داده می شود.

۸ ـ طو (Tauv ): پیچ ، پیچاندن

۹ ـ لنچی (Lenchi): حلقه کردن دو پا به دور چیزی ـ چیزی را با دو پا گرفتن

۱۰ ـ لووس ( Lous): لب بالایی انسان . به لب پایینی هم سر ( sor)گفته می شود.

من همان بودم

پوست کنده ام می کردی

و درد می کشیدی !

نیاز حرفی تند

که کند بگویم

تیغی که زن زنم

سجده ناکرده ی تاریخم می شدی

و نمی شدم

پا

به

پا

دادار وار مهربانم می کردی

گاه اما تلخ

حتا نانم می کردی

و من همان بودم .