جغد بندری
جغد بندری

جغد بندری

جایی برای همان همیشگی ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰

باز هم جشنواره سوره به همان شکل و شمایل سالهای قبل است و نمایشهای به اجرا در آمده مانند فرم ده پانزده سال پیش اما خیلی ضعیف و سطحی.

کارهایی که فرم اجرایشان مانند تئاتر های استاد حبیب زاده و مرحوم زارعی است که در زمان خودشان تئاترهای بسیار خوبی بودند و گاهن به جشنواره های سراسری راه می یافتند و افتخاراتی را نیز برای استان می آفریدند .

اما چه چیز باعث شده که هنوز نمایشهایی با همان داستانها و اجرای بسیار ضعیف و فاقد هیچ گونه نو آوری و خلاقیت در جشنواره ای به اجرا در بیاید تا داوری که از مرکز می آید گمان کند که هرمزگان در تئاتر به گل نشسته است و تماشگران اندک هنر تئاتر با دیدن نمایشهایی کلیشه ای تعدادشان به ۰ برسد ؟

جواب این سئوال خیلی سخت نیست !

وقتی یک گروه نو پا با استفاده از یک متن قابل قبول در سالهای دور و یک اجرا در حد نمایش مدارس راهنمایی بتواند آن را در جشنواره استانی سوره شرکت دهد و از برکت سکه های طلا نیز بی نصیب نماند و همچنین مورد تشویق قرار گیرد چرا تلاش کند تا به نگاه جدیدی از دریا و زار و جنوب پیدا کند و باعث پیشرفت وترقی هنر تئاتر استان و از همه مهمتر خودش شود .(روی صحبتم با آن دسته از دوستان است که دغدغه تئاتر ندارند)

مشکل اینجاست که متاسفانه کسانی که متولی این جشنواره هستند بیشتر به لحاظ کمی فستیوال رابرگزار می کنند و کیفیت تئاتر ها را اصلا لحاظ نمی کنند. هر سال تعداد شرکت کنندگان را افزایش می دهند و از کیفیت جشنواره میکاهند که این اصلا به صلاح هنر انسان ساز تئاتر نیست .

به اقتضای شغلم رفتم تا از اجراهای جشنواره دیدن کنم . به محل اجرا که رسیدم شور وهیجان بسیار دیدم و استقبال بی‌نظیر . بعد از تاخیر بیست دقیقه‌ای داوران سلو سلو وارد سالن شدند تا نمایش را داوری کنند . داورانی که چند سالی می‌شود که پایه‌ی همیشگی‌اش برادر رییس حوزه هنری است که تا به حال نه کاری از او دیده‌ایم و نه شنیده‌ ایم ...

کسی که بعد از این همه سال که داور جشنواره بوده هنوز موبایل‌ش را در هنگام اجرای نمایش جواب می‌دهد و پیش می‌آید که برای صحبت کردن با موبایل به بیرون از سالن هم برود . بگذریم...

بالاخره نورها خاموش شدند تا نمایش شروع شود . صدای خنده و پچ پچ در سالن به وفور می‌پیچد انگار اینجا جنگ شادیست...

نورها روشن شد واجرا آغاز شد . صدای زنگ موبایل هم بر آلودگی صوتی سالن اضافه می شود . کمتر کسی حواسش به اجراست و اکثرا با بغل دستی شان حرف می زنند یا زنگ موبایلشان را تست میکنند وبه رخ دوستانشان میکشند و عکاس آنجا هم که اتفاقا برادر دیگر رییس حوزه است پی در پی فلاش دوربینش بر صحنه های نور پردازی شده ی نمایش می تاخت .

این در جشنواره کی درست می‌شود خدا می‌داند اما یک چیز را به یقین می‌دانم که تا این آقا بر سر ریاست حوزه باشد اینچنین است که هر سال پانزده تا بیست نمایش در جشنواره شرکت می‌کنند که فاقد کیفیت لازم هستند و کلی هزینه بر باد می‌رود و کلی هم به جیب...

دیگر خود مینابی‌ها هم که پای اصلی این جشنواره هستند از این نمایش‌های کلیشه‌ای خسته شدند . من با یکی از دوستان مینابی که صحبت می‌کردم می‌گفت این جشنواره فقط همین کارها را می‌پذیرد و اگر ما بخواهیم که در جشنواره کاری داشته باشیم ناگزیر باید نمایش‌هایی از همین جنس را کار کنیم.

دیگر حرفی برای گفتن نمانده . همه می‌دانند که در حوزه چه می‌گذرد و چه خواهد گذشت.

نظرات 7 + ارسال نظر
حمدان شنبه 3 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 09:04 ب.ظ http://kingport.blogsky.com/

سلام برشما دوست هنرمند
ببینید کلیشه ا ی بودن تاتر در استان به علت مسایل عدیده ای است که از این مسایل میتوان همان پرداختن مستمر به بومی گری البته نه بعنوان سوژه ای جهت رفع مشکلات بومیان اما همان نشان دادن مستمر حصیر تکی وجهله و لنگ و لباس بندری و... به عنوان حفظ اصالت بدور از استقلال فکری وتحت تاثیر گرفتن شدید نوپایان این هنر به گذشته های دور - تاتر ما نزدیکتر به گپ شو است تا هنر القا؛ افکار و ایده های نو وسازنده واین را به این خاطر میگویم که تماشاگران ما هم کسانی هستند که دیالوگ های تاتری را به خوبی نمی توانند بفهمند وترجیح میدهند که قصه های مادر بزرگ را بشنوند وماشا الله هنرمندان ما هم فقط تماشاگر را می خواهند راضی کنند وبس - که درا صل تماشاگر را باید اموزش دادن نه آموزش گرفتن از او - بحث در این زمینه بسیار است و بقیه آنرا به فرصتی دیگر موکول کرده وپیروزی همیشگی شما را از ایزد منان خواستارم - فرصتی شد حتما سری هم به من بزنید
خدا یار ویاورتان

[ بدون نام ] یکشنبه 4 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 07:46 ق.ظ

نظرت در رابطه با پول چیه .انجا کسی به فکر هنر نیست

بهشب یکشنبه 4 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 02:13 ب.ظ

شوخی نکن جان تو بی خیال جشنواره توپ تر از این نمیشه .بیا برویم حسن....بابا جان خود دوستان هم هنوز فاصله دارن با فضای تاتر .از بین این جمعیت که در حوزه مشغولند تعداد اندکی میماند والبته قاسمی که همیشه هست

بنگرى دوشنبه 5 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 11:24 ق.ظ http://www.bangeree.blogsky.com

سلام و خسته نباشید
گزارش جالبی بود از ماورای تئاتر و هنرمندان هرمزگانی ... ضعف بنیه اساسی تئاتر بستگی دارد به کوالتی یا همان کیفیت عملکرد هنرمندان در این صحنه و همچنین محیا کردن صحنه های فراتر از این می تواند سطح کیفیت تئاتر هرمزگانی را ارتقا دهد . نه تنها سطح تئاتر بلکه موجب میشود هنرمندان با تلاشهای بیشتری کارهای موکول شده را به نحو احسن اجرا کنند .
تالیف داستان یا موضوع تئاتر بسیار مهم است و انتخاب داستان باید بنحوی باشد که قابل قبول تمام اذهان باشد....با در نظر گرفتن فکرها و باورهای امروزی و آنچیزی که امروزه مردم بهتر می پسندند ...
مطلبت من را یاد یکی از دوستانم انداخت ...میگفت تماشاگران تئاتر یا سینما همیشه سعی میکنن قدر امکان بلیط ورودی را بخرند فقط و فقط برای تماشا کردن بازیگران صحنه !!!! پس هر هنرمندی با ایفا کردن نقش خود می تواند تماشاگرانی به صحنه بیاورد که هم از دیدن هنرمند لذت ببرند و هم از تماشای داستان تئاتر ...
به امید فرصتهای بهتر و فن متنوع تئاتر در هرمزگان ..
دست شما درد نکنه ...همیشه موفق و شاد باشید..

عیسی سه‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 12:02 ق.ظ http://penjlook.blogfa.com/

سلام

بلوچی چهارشنبه 7 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 05:27 ب.ظ http://www.parparook.blogsky.com

سلام
یادش بخیر چه زود گذشت
توی دومین دور ه اش من و دوستام یه اجرا داشتیم
نمیدونم۱۳۷۰ بود یا ۱۳۷۱

حباب پنج‌شنبه 8 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 12:05 ب.ظ http://www.hobaab.mihanblog.com

(گل)

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد