دریا خندید
در دور دست،
دندانهایش کف و
لبهایش آسمان.
- تو چه میفروشی
دختر غمگین سینه عریان؟
- من آب دریاها را
میفروشم ،آقا.
- پسر سیاه ،قاتی ِ خونت
چی داری؟
- آب دریاها را
دارم ،آقا.
- این اشکهای شور
از کجا میآید ، مادر؟
- آب دریاها را من
گریه میکنم ،آقا.
- دل من و این تلخی بینهایت
سر چشمهاش کجاست؟
- آب دریاها
سخت تلخ است،آقا.
دریا خندید
در دور دست،
دندانهایش کف و
لبهایش آسمان...
جگرم کباب اتکه چوک