جغد بندری
جغد بندری

جغد بندری

اراذل اوباش شناسنامه‌دار در مقابل هنرمندان و نخبه‌گان بی‌شناسنامه

در استانی که هنرمندانش رسما بی‌هویت و بی‌شناسنامه هستند اراذل اوباش‌اش شناسنامه‌دار می‌شوند + در این مملکت جانی و خلاف‌کار در مقایسه با نخبه و هنرمند اهمیت بیشتری دارد. در واقع خلاف‌کار جماعت کاربرد بیشتری در پیشرفت این نظام دارد. فاصله ما با جوامع غربی در همین است که هنرمندان و نخبگان اینجا بی‌شناسنامه هستند و در غرب مهره‌های تاثیرگذاری هستند که گاهی اوقات سیاست کشورشان را نسبت به مسائل تغییر می‌دهند. مدیریت کشور شباهت زیادی به اداره کردن ارتش پیدا کرده است.

نظرات 5 + ارسال نظر
منصور++ چهارشنبه 14 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 06:03 ب.ظ http://www.minab.ir

سلام و دیگر هیچ.

در بـَرِ بی هنر از هنر مگو که گناهی بزرگ کرده ای.

موفق و منصور و همواره روشن باشید.

احسان پنج‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 04:15 ب.ظ http://lakposht.blogsky.com

نمایش هملت ماشین از ۱۲ مهر ماه در مجموعه تاتر شهر تالار سایه اغاز شد.

قاسم پاچه گیر دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:26 ق.ظ http://kochak sag.persianblog.com

سلام جغد وبلاگ خوبی ته ولی خیلی ۳یا ۳۰ .بی کچک سگ هم سر بزن .امضا قاسم پاچه گیر

قاسم پاچه گیر دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:31 ق.ظ http://www.pache gir.persianblog.com

بیا

منصور دریادل شنبه 24 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 04:29 ب.ظ http://mansourdaryadel.blogfa.com/

با سلام و عرض خسته نباشی

در متنی که بنام «اراذل اوباش شناسنامه دار....» نوشته اید، موضوعاتی مطرح گردیده که از نظر بنده نیاز به شفافیت و صراحت گویی بیشتری دارد. با اجازه در خصوص پاسخگویی به این نیاز به مطالبی در پایین اشاره می کنم.
1-هویت هنرمندان: اگر منظور شما هویت دادن به هنرمندان و نخبه گان از سوی متولیانی است که هیچگونه اعتقاد و باوری به هنر اصیل و مردمی ندارند، بهتراست که این زحمت به خودشان نمی دهند.هنرمند از دید آقایان مشتی جیره خوار و نان به نرخ روز خوری هستند که هنری جز دریوزگی و مد یحه گویی ندارند. هنرمند و نخبه گان واقعی یعنی کسانیکه با خلق آثار هنری خلاق و تاثیر گذار، باطرح و بیان واقعیتهای اجتماعی در راستای منافع مردم محروم و زجر دیده این سرزمین فعالیت می کنند، نیازی‌ به هویت یابی و شناسنامه دار شدن از سوی‌این دشمنان آزادی و هنر خلاقه ندارند.
2- اهمیت و نقش ارادل و اوباش:در ارتباط با این برادران جانی جان بر کف باید متذکر شد که این ذوب شدگان در جرم وجنایت با گونه های قبلی آنان که منزل شادروان مصدق را غارت کردند، اختلاف فاحشی دارند.آنان یک روز با حقوق ناچیزی به مزدوری گرفته شدند و پس از پایان غائله بقول هر کس به خانه خودش رفت،اما این برادران جانی و مزدورحقوق بگیرانی هستند که در ارگانهای نظامی و امنیتی شاغل هستند که در روزهای سرکوب و جنایت و خونریزی به هیئت لباس شخصی و ازاذل و اوباش در می آیند.البته در این میان عده ای طلبه و دانشجوی مزدور بسیجی هم نقش سیاهی لشکر را بازی می کنند.نیروی خشونت طلب و سرکوبگری که وظیفه دستگیری، شکنجه، تجاوز و کشتن جوانان بیگناه در اعتراضات اخیر را بر عهده داشتند همین برادران غیور و ارزشی اراذل و اوباش بودند. مگر نه اینکه حتی اگر در یک روز از خیزشهای پس از انتخابات آمران و این مزدوران برای مقابله و قلع و قمع معترضان به خیابان نمی آمدند، جوانان و نیروهای انقلابی دودمان این رژیم را به باد می دادند.اهمیت و نقش این نیروهای سرکوبگردر تحولات اخیر انکار ناپذیر است.
3-فاصله ما با جوامع غربی: آنچه ما در جوامع غربی شاهد آن هستیم، پایبندی و اعتقاد دولتمردان و سیاستمداران آنان به حد اقل همان آزادیها و دموکراسی لیبرالی خودشان است.این سیاست گزاران با دنیای هنری هنرمندان خود بیگانه نیستند و به هنر و هنرمندان خود ارزش قائلند، اما در جامعه ما چه؟غلامحسین ساعدی( گوهر مراد) که بنا به گفته ی بامداد شعر امروز ما زنده یا د شاملو، بلحاظ طرح موضوع رئالیسم جادویی در ادبیات حهانی پیشتاز تر از گابریل گاسیا مارکز است، از ترس دستگیری توسط ازاذل و اوباش مسلط و سر به نیست شدن مثل شادروان مختاری جلای وطن کرد و از غم غربت دق مرگ شد.متاسفانه جامعه ما در عوض پیشروی و رسیدن به جوامع روبه رشد و پیشرفته با خیزی که به عقب بر داشته، هر سال که می گذرد صد سال به صدر اسلام و حاکمیت اسلام طالبانی نزدیکتر می‌شود.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد