مصاحبه مجید جمشیدی با خبرگزاری فارس
بسیاری از هنرمندان برجسته تئاتر استان ما مدتهاست که در حال درجا زدن هستند. برخی جریانها در استان تابو شدهاند، برخی اشخاص در استان تابو شدهاند
چراغ ها روشن بودند آنروز که نان را تخته دیگری کردم و کورسوهای امیدش را کور و امروز وزق های آب حتی به پشه های رابطه مان نیشخند هم نمی زند . چه خام بودم که پنداشته هایم گواه بودنی بی انتها می داد آنگاه که داشته هایم را با دیگران بذل بی سخاوت می کردم. هرچقدر هم که باشم آنقدر کمم که کم آورده هایم به جمع و تفریق ش هم نمی ارزد و آنقدر کوچک می شوم که اسمم از هرکجا خط می خورد ؛ اگرچه شناسنامه ام تاوان کودکی بزرگتری ست.
چراغ ها روشن بودند آنروز که نان را تخته دیگری کردم و کورسوهای امیدش را کور و امروز وزق های آب حتی به پشه های رابطه مان نیشخند هم نمی زند .
چه خام بودم که پنداشته هایم گواه بودنی بی انتها می داد آنگاه که داشته هایم را با دیگران بذل بی سخاوت می کردم.
هرچقدر هم که باشم آنقدر کمم که کم آورده هایم به جمع و تفریق ش هم نمی ارزد و آنقدر کوچک می شوم که اسمم از هرکجا خط می خورد ؛ اگرچه شناسنامه ام تاوان کودکی بزرگتری ست.
هر روز که تو مرا به اسم صدا می زنی...
تازه می شوم...هر روز که تو مرا دوست میداری ..
من متولد میشوم
خدارو شکر که جواب شعرو خو اتگه
انگار خدا هم ایت روزها سخت غمگین است
نوشته جذاب و دلگیری هسته. فط یکی دو جا ضمیر جمع و مفرد قاطی شبو. عمدی در کارن؟(ما بسیار صبوری دارم/داریم؟).راستی نوشته از کن؟
اشتباه تایپی بودن ایسا
اصلاح بو
نوشته جغد بندری