جغد بندری
جغد بندری

جغد بندری

مصاحبه من با ناصر منتظری

 

شاید ناصر منتظری را خیلی از هرمزگانی‌ها نشناسند اما آنهایی که می‌شناسند می‌دانند  او خیلی خوب موسیقی را می‌شنود و مطالعه می‌کند .خانه‌ی منتظری آرشیو بزرگی از موسیقی جهان را در خود دارد. ناصر منتظری حالا در تدارک اولین آلبومش است، این آلبوم که به احتمال قوی " روزن  رفته "نام دارد، شامل هشت آهنگ که همه از ابراهیم منصفی است و نشر ماه‌ریز قرار است آن را منتشر کند.  پیش از این چند آهنگ غیر رسمی از ناصر منتشر شده بود و آهنگ "فریاد" ساخته وی مقام دوم جشنواره مجازی موسیقی لیوا را از آن خود کرد .کارها منتظری همان حال و هوای موسیقی منصفی را برای شنونده تداعی می‌کند، موسیقی ساده و گیرایی که قابلیت‌های کلامی ترانه را به رخ می‌کشد . موسیقی که اولویتش کلام و ترانه است  و فرم نقش زیادی در آن ندارد  .ناصر منتظری متولد اسفند 54 است ، مهندسی صنایع خوانده و در دانشگاه هرمزگان مشغول کار است .آلبومش را بهانه می‌کنم تا با او گپی بزنم ، خیلی مایل به مصاحبه نیست و به اصرار من راضی می‌شود. یک عصر خنک زمستانی به منزلش می‌روم و با او هم‌کلام می‌شوم . گفتگوی ما ساعت‌ها طول کشید که بخشی از آن را در ادامه می‌خوانید.  

              

از کی موسیقی را شروع کردید؟

این حرف کلیشه‌ای را نمی‌زنم که از کودکی به موسیقی  علاقه داشتم . بسیاری از افراد به نوعی به موزیک علاقه دارد . من هم وقتی که نوجوان بودم پدرم برایم یک ارگ خرید و من به صورت گوشی ملودی‌های رایج عروسی آن زمان را می‌زدم اما  در دوران دبیرستان در خانه‌ی یکی از دوستان نزدیکم با ساز گیتار آشنا شدم و من هم به نواختن این ساز علاقه‌مند شدم. همین علاقه باعث شد که آکورد ها را با نگاه کردن روی دستش یاد بگیرم.  با موسیقی رامی که آشنا شدم دلم می‌خواست بتوانم ترانه ‌های او را بخوانم و بنوازم . سال 77 یک دوره گیتار کلاسیک رفتم در واقع یکی از دوستانم مقدماتی مثل نت خوانی را به من یاد داد و بعد از آن یک دوره تئوری موسیقی و سلفژ را گذراندم . در همان دوره خودم کم کم آکورد ها را در می آوردم و سعی می کردم همان کارهای منصفی را بنوازم. خیلی ابتدایی می زدم .البته از آنجا که کارهای منصفی آکوردهای آسانی داشت تنها می توانستم کارهای او را اجرا کنم.  همان دوران شروع کردم به موسیقی گوش دادن.  با اینکه به اندازه ادبیات دغدغه موسیقی نداشتم اما زیاد گوش می کردم .البته برای خودم موزیک هم می زدم .ادبیات همیشه برای من ارجعیت داشت. مطالعه ادبی زیادی داشتم و شیفته ادبیات بودم.  در سالهای 79-82 با دوستان زیادی که کار موسیقی می کردند تجربه های گوناگونی را گذراندم در همان سالها آموزشگاه هنری داشتم که تبدیل به مکانی شده بود برای تمرین موسیقی و تجربه های مختلف با آدم های مختلف.یکسال بعد با سهیل نفیسی آشنا شدم .

 

سهیل آن زمان بندرعباس بود ؟

 نه . سهیل سال 68 از بندر رفته بود .اما چند قطعه از سهیل داشتم و یک کاست که خیلی از آنها خوشم می آمد ، همان چند تا کار بود که از منصفی خوانده بود . از سال 82 تصمیم گرفتم کارهایی که می خواهم بزنم را خودم بسازم. قطعه ای ساخته بودم که دراولین دیدارمان برایش اجرا کردم ، سهیل هم خوشش آمد؛ از همان موقع دوستی مان فصل جدیدی پیدا کرد. ارتباط موسیقی خوبی با هم داریم. هر وقت همدیگر را می بینیم راجع به موسیقی با هم حرف می زنیم . خیلی کارها با هم ضبط کردیم .سلیقه هایمان به هم نزدیک است . برهه خوبی در زندگی من بود که هنوز هم ادامه دارد .

چه شد که تصمیم به انتشار آلبوم گرفتی ؟ چرا الان باید این آلبوم را منتشر می کردی ؟  

اطرافیان خیلی می توانند در این رابطه موثر باشند شروع این موضوع به این صورت بود که در سال 86 نشر ماه ریز از من درخواست کرد در یک نمایشگاه آثار شنیداری در تهران در کنار دوستانی مثل موسی کمالی  سهیل نفیسی  پویا محمودی و .... قطعاتی از خودم را اجرا کنم . اولین اجرای زنده ی من بود ، در تصور انتشار آلبوم هم نبودم اما  نشر ماه ریز ابراز علاقه کرد که کارهای مرا منتشر کند . قرار شد کارها با تنظیم پویا محمودی انجام شود. پویا در این مسیر خیلی به من کمک کرد 8 ترک را هم تنظیم کرد اما مصادف شد با سفرهای پویا به مالزی و انگلیس و کار به درازا کشید. تا اینکه تصمیم گرفتم اینبار ناخوانده های منصفی را بخوانم چون کارهای منصفی را خیلی شنیده بودم، احساس می کردم میتوانم ترانه هایی که خیلی دوستشان داشتم و سال ها مهجور مانده بودند را آهنگسازی کنم .قطعاتی را که با پویا تنظیم کرده بودیم کنار گذاشتم و شروع کردم به آهنگسازی و تنظیم کارهایی که تصمیم به انتشارشان گرفتم که احتمالا یا تا پایان سال یا فروردین ماه سال آینده وارد بازار می شود

اسم آلبوم؟

" روزن رفته".  این اسم یکی از ترانه های " ابرام " است که به فضای کلی کار نزدیک است.  البته چند گزینه برای انتخاب داشتم اما به احتمال زیاد این نامی است که روی البوم گذاشته می شود .

همه ی کارهایی که در آلبوم خوانده می شود از منصفی است ؟

بله .

چرا فقط منصفی ؟

هیچ بحثی روی اینکه ترانه ی چه کسی را بخوانم ندارم .اما من در انتخاب متن بسیار سختگیرم . ترانه باید بتواند روی من تاثیر بگذارد . اصلا این نیست که چون ترانه ی منصفی است  حتما خوب است  . اما مطالعه ی ادبی من می گوید در ترانه منصفی جایی ایستاده که با دیگران فاصله ی زیادی دارد . ترانه های او واقعن پاسخگوی ایدال های من است

چرا ترانه های قوی تری نخواندی ؟

چون ندیدم . اگر ببینم حتما آن را می خوانم . البته منظورم در بومی سروده است. روی بعضی از اشعار شاملو کار کرده ام اما هنوز تصمیم به انتشارشان ندارم ؛ فکر می کنم هنوز جا دارد رویش کار کنم. یا مثلا قطعاتی از دوستانم را برگزیدم و رویش کار کردم  ولی در خصوص ترانه ی بومی تا کنون ترانه ای غیر از ترانه های منصفی برای من جذاب نبوده است. من دنبال کننده ی ترانه و شعرم . سعی می کنم هر کتابی را که در این زمینه منتشر می شود حداقل یکبار بخوانم . اما تا به حال پیش نیامده ترانه ای بتواند اینقدر من را به خودش جذب کند قبلا هم گفتم کاری به اینکه ترانه از چه شخصی است ندارم ، بیشتر می خواهم ترانه بیان زیبا داشته باشد و مخاطب بداند ترانه می خواهد چه بگوید . من خواننده نیستم که خوانندگی کنم ، من با خواندن حس خودم را ارضا می کنم کاری که تا کنون فقط با ترانه های منصفی ممکن بوده .من با حسن کرمی سال ها در ارتباط بودم و خیلی بیش از منصفی با او رفاقت داشتم اما تنها 2 یا 3 ترانه ی او را می پسندم . منظورم دقیقا ترانه است نه شعر .

نمونه ای دیگر که فکر می کنم از نظر سختگیری در ترانه نزدیک به شما باشد سهیل نفیسی است . نظر شما هم همین است ؟

هر کسی که دغدغه ادبیات داشته باشد لاجرم همینطور است . منصفی ترانه ی ضعیف هم دارد اما باید دست به انتخاب زد

شما موسیقی را فدای ترانه می کنید؟

  البته شیفتگی من به ادبیات به معنای بی اهمیت بودن موسیقی برای من نیست .البته که موسیقی برای من مهم است .بیشتر وقت من به مطالعه و گوش دادن موسیقی می گذرد ولی من هرگز نمی خواهم روی ترانه هایی به این قدرت موسیقی ضعیفی بگذارم . تلاش من این است که موسیقی روی ترانه ها هرچقد ساده اما مدرن باشد و بسته به نوع ترانه سبکی خاص و ملودی ساده ای داشته باشد . ولی همیشه دقت دارم موسیقی بر کلام غلبه نکند  شاید هم این گونه باشد که من موسیقی را فدای ترانه می کنم و تمام تلاشم این است به گونه ای کلمات را بیان کنم که موسیقی تاثیر چندانی رویش نگذارد .می خواهم واژه ها شنیده شوند و تاثیر بگذارند

کمی بر گردیم به عقب. چطور به آرشیو نا خوانده های منصفی دست پیدا کردی؟

بعد از آشنایی با حسام نقوی. سال 81 با حسام  آشنا شدم. او  وکیل منصفی در ترانه هایش است . از آنجا که حسام تمام نوارهای آن دوره را ضبط می کرد اصل همه نوارها و یادداشت ها را داشت. البته من تمام ترانه های رامی را از حفظ بودم اما به ناخوانده ها دسترسی نداشتم. ناگفته نماند حدود سال 72 فرشید فرهت جزوه ای را منتشر کرده بود که ناخوانده ها هم در آن بود اما من در آن زمان دقت کافی نداشتم،  در واقع آن زمان به موسیقی تسلط نداشتم . بعد از آن کتاب ترانه ها ی رامی که منتشر شد نا خوانده های او در سطح وسیع تری وارد بازار شد . چندی بعد برای گردآوری اطلاعات کافی جهت انتشار شناختنامه ی رامی  "زخم هزار ترانه " به یک تحقیق میدانی دست زدیم به خیلی جاها سر کشیدیم . با حسام به بستک ، لنگه ، گوده و هر جا که می شد ردی از رامی در آن پیدا کرد  سر زدیم . تمام عکس ها ، ترانه ها و هرچه  در آرشیو دوستان نزدیکش بود را گرد آوردیم . در آنجا به منابع ارزشمند دیگری دست پیدا کردم . البته تنها 2 قطعه از ترانه های خوانده شده ی آلبوم از این منابع است و باقی ترانه ها قبلا در کتاب ترانه های رامی منتشر شده است .به نظر من ترانه تا وقتی خوانده نشود مفهوم واقعی خودش را برای مخاطب نمایان نمی کند .

اول کتابهایی که از رامی منتشر می شود همیشه از شما تشکر شده. این همکاری به میل خودتان بوده یا از طرف نویسنده از شما دعوت به همکاری شده؟

البته دوستی من با حسام بی تاثیر نیست . وقتی حسام می خواهد کاری را شروع کند قطعا من به عنوان دوست نزدیکش در کنار او هستم ُ. اما بیشتر از هرچیز علاقه ی من به ابرام است . می توانم بگویم منصفی به گونه ای مسیر زندگی من را عوض کرده . شاید امروزم را به منصفی مدیونم . بسیار برایش احترام قائلم  چرا که تاثیرش بر فرهنگ و ادبیات استان و حتی  می توان گفت نگاه دیگران به استان بسیار ستودنی است. او انسان فوق العاده عمیق و انسان گرایی بود. منکر ضعف های شخصی اش نیستم و حتی گاهی ضعف های هنری اش. اما از لحاظ ترانه ، ترانه ی دیگری به قدرت ترانه هایش ندیدم .

کمی بحث را عوض کنیم، میانه ات با بسکتبال چطور است ؟ شنیده ام بسکتبالیست قابلی بودی ؟

(با تعجب می خندد،  سرش به علامت تایید تکان می دهد) 10 سال تیم منتخب استان بودم .

مهندس صنایعموسیقیبسکتبال ؟

(کمی فکر می کند، هنوز لبخند از دهانش محو نشده) بچه که بودم خانه ما کنار زمین اتحاد بود . آن وقت ها زمین اتحاد رونق خوبی داشت . من آنجا بسکتبال را یاد گرفتم (با خنده ) بازیکن بدی هم نبودم .. یکبار هم به تیم ملی دعوت شدم. می شود گفت تمام ایران را به همین اردوهای بسکتبال گشتیم. تیم هرمزگان در ان زمان خیلی محبوبیت داشت. آن زمان اوج بسکتبال استان بود) .کمی فکر می کند (، انگار به نتیجه ای رسیده باشد می گوید .آن وقت ها که تیم منتخب جوانان بازی می کردیم به راحتی با اختلاف 20 تا تیم بزرگسالان استان را می بردیم .

خیلی به بسکتبال علاقه داشتم . البته هنوز هم تماشا می کنم .

با توجه به فیزیکتان به نظر می رسد ورزش را کنار گذاشته باشید ؟

ورزش که نه ولی گاهی پیاده روی می کنم سری به تاسف می تکاند )، دیگر فرصتی نمی ماند .

برگردیم به بحث موسیقی، آرشیو شما پر است از موسیقی های مختلف. از راک و جز گرفته تا کلاسیک و فلامینکو. خودتان چه سبکی را بیشتر میپسندید؟

به نظر من دلنشینی موسیقی بستگی به شرایط روحی  و حس و حال درونی افراد دارد که با هم متفاوت هم هست

یعنی گاهی  از  موسیقی راک  خوشتان میآید گاهی از کلاسیک؟

میتواند اینگونه باشد. در هر شرایط خاص روحی که باشم از یک نوع موسیقی بیشتر خوشم میآید.

بالاخره نگفتی علاقه شخصی ات به چه نوع موسیقی بیشتر است؟

من به موسیقی ملل و تلفیقی و سبک  جز علاقه بیشتری دارم

این علاقه در برخوردت با آلبوم شما هم موثر بوده؟

همان طور که گفتم ضبط این آلبوم به صورت خیلی اتفاقی شد.کارهایی بود که من سالها با آن زندگی کرده بودم. از نظر سبک با هم متفاوتند. جز ، فلامینکو و لاتین و ...  نمیشود گفت این آلبوم  جز  یا فلامینگو است.

چه کسانی در این آلبوم با شما همکاری داشتند؟

من سعی کردم با توجه به سبک هر قطعه از بهترین ها استفاده کنم. بعنوان مثال  در موسیقی قطعه فلامینکو از حسین کمانی که واقعن اعجوبه است در این سبک استفاده کردم. در قطعه جز از محمد آزمند که  نوازنده بسیار قابلی است استفاده کردم

همه نوازنده ها تهرانی هستند؟

نه، اما ساکن تهران هستند

چون کارها در تهران ضبط شده یا دلیل دیگری دارد؟

چون من تواناتر از این نوازنده ها را نمی شناختم، البته بیشتر منظورم با حسین کمانی و محمد آزمند است.

سئوالهای من تمام شده، اگر صحبت خاصی دارید بفرمائید

صحبت خاصی نیست. سپاسگزارم 

عکس: مجید جمشیدی

نظرات 10 + ارسال نظر
بهشب یکشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:54 ب.ظ

منتظر آلبوم ناصر هستیم.

محمد دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:57 ق.ظ

امیدوارم کاست موفقی باشد. هر چند من هنوز کاری از آقای منتظری نشنیده ام

امید بندری دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:33 ق.ظ

خسته نباشید ، اقای منتظری موفق باشید

احسان شهریاری دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:25 ق.ظ http://lakposht.blogsky.com

سلام منتظر االبوم هستم و از دیدن ش خوشحالم میوشم

مرسی مجید جان
سلام برسونی.

سقایی نژاد دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:32 ب.ظ

ممنون . امید واریم هر چه زودتر این آلبوم رو بشنویم.

masoumeh zahedi دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:59 ب.ظ http://mashoum.blogsky

tarane bayad roye man tasir bezare,na ein ke chon taraneye ebrahim monsefiye taraneye khobiye....
tabrik...
movafagh bashid

م.رستمی سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:38 ق.ظ

با عرض خسته نباشید
درست است که ترانه های منصفی قدرتمند است اما نمیشود از ترانه های نصرک به سادگی گذشت. برخی از ترانه های صالح و فاطمه هم بسیار گیرا هستند. ترانه های حبیب زاده در نوع خود قابل توجه و فنی هستند. با تشکر

سیاورشن سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:00 ب.ظ http://siavarshan.com

با دورد گفتگوی خوبی بود. منتظر آلبوم هستیم . با م رستمی موافقم. اما سلیقه است دیگر ... و محترم.

معلم چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 03:19 ب.ظ

شاید آقای منتظری آنچنان هم سختگیر نیستند.منصفی به لحاظ فنی ترانه های قدرتمندتری از باقی ترانه سراهای هرمزگانی دارد شاید برخی از ترانه های نصرک به لحاظ زمانی حائز اهمیت باشند اما کیفیت کارهای رامی را ندارد سلیقه هم خیلی تاثیرگذار نیست

جغد بندری پنج‌شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:46 ب.ظ

سپاس سهیل عزیز
نظر لطف شماست

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد