جغد بندری
جغد بندری

جغد بندری

گوشه ای از دیالوگ های نمایش "خانواده استریندبرگ"

لارا: شک و تردیدای تو در مورد دخترمون کاملن بی پایه و اساسن استریندبرگ... دستتو بده به من عزیزم...

استریندبرگ:[در حالی که بغض کرده] دستم؟! ....دستم که تو از پشت بستی لارا... ![گریه می کند]  نرمی شال تو رو  دهنم حس می کنم...مثل آغوش گرم لطیفه، و مثل موهات وقتی که جوون بودی بوی وانیل میده... لارا !  ...عادت مون بود توی جنگل های غوشه قدم بزنیم...فکر شو بکن، اون موقعا زندگی چقدر قشنگ بود...تو نمی خواستی زندگی مون اینجوری بشه ...من ام نمی خواستم، اما شد!

.

.

.

پی نوشت: "خانواده استریندبرگ" اثر جدید گروه تئاتر کارگاه بندرعباس است که بر اساس نمایشنامه پدر اگوست استریندبرگ و به کارگردانی مجید جمشیدی، ماه آینده به روی صحنه خواهد رفت. در این نمایش بازیگرانی چون مجید کشاورز، مجید سرنی زاده، مجید بشکال، راضیه ذاکری، رحیمه ایرانمنش، مسعود ملایی و سارا حصاری بازی می کنند. دراماتورژ و طراح صحنه مجید سرنی زاده، طراحی لباس علی ادیبی، طراح پوستر: علی اصغر شعبانی، انتخاب موسیقی: ناصر منتظری، منشی صحنه: راحیل احمدی پور و گریمور این نمایش عزیز سمائی است.

نظرات 3 + ارسال نظر
سید ذبیح موسوی چهارشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:33 ب.ظ http://kghar.blogsky.com

من ارزوی موفقیت میکنم برای همه خانواده تئاتر. اما این تکثر در میل به پرداخت اثار کلاسه شده قابل احترام ،لازم است؟ وقتی ما هنوز به غایات ادبی ومصاعب علوم انسانی قومی خود حتی نیم نگاهی هم نداریم؟ نگران کننده نیست؟

سپاس ذبیح عزیز
توی ای شهر و کشور همه نوع نمایش بسته به سلیقه ی آدم های مختلف کار میشه، فکر نکنم باید تصمیم گرفت که راجع به یک قومیت خاص تئاتر کار کنیم، باید چنین جوشش و نیازی در خود اشخاص حاصل بشه
و اینکه...
مسئله چنین نمایش هایی، مسئله قومی یک جغرافیای خاص نیست، بلکه مسئله انسان معاصر در جهانٍ

m.akbarizadeh.k چهارشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 03:45 ب.ظ http://oneshut.loxblog.com

آرزوی موفقیت دارم برای گروه کارگاه
امیدوارم خوش بدرخشید.

ادریس پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 01:01 ق.ظ http://abi-sourati.blogsky.com

منتظریم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد